سلامتی رفیقی که وقتی بهش میگی دلم گرفته بیا بریم بیرون
فقط یک کلمه میگه “ساعت چند” ؟
*
*
*
*
گذشتم ، گذشتی !
من از یک دنیا برای تو و تو از من برای …
*
*
*
*
لبخند زدی بهار با آن آمد
یک باغ پر از نرگس و ریحان آمد
ای دست بلند آسمان در دستت
من نام تو را خواندم و باران آمد
*
*
*
*
پروانه پشت پیله اش ، حس کرد راهی هست و رفت !
شاید به راه بسته هم ، باید امیدی بست و رفت !
*
*
*
*
تا می خواهم از تو دل بکنم ، صبر می آید
چقدر دوست دارم این عطسه های زمستانی را
*
*
*
*
گیتار زندگی همیشه شاد نمینوازد
اما دوستش بدار چون غمش هم خاطره میسازد
*
*
*
*
چه سخت بر من گذشت …
آن لحظه ای که برایم آرزوی خوشبختی کردی . . .
*
*
*
*
چرا کرم ترک دل نداریم ؟
یعنی پاشنه ی پا از دلمون مهمتره !
دلم داره میترکه
*
*
*
*
سعی کن عاشق کسی بشی که اگه سرتو رو شونه هاش گذاشتیو خوابت برد
سرتو رو زمین نزاره !
*
*
*
*
کرم دندان هایم را خورد …
از بس در قاب زندگی گفتم : سیب !
*
*
*
*
سال ها دویده ام …
با قلبی معلق و پایی در هوا
دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است
دلم رسیدن میخواهد !
*
*
*
*
هی رفیق !
بدون چتر کنارم قدم نزن ، خیس دلتنگی هایم میشوی
دنیای من ابری تر از آن است که فکرش را میکنی
*
*
*
*
مریضم . . .
چشمهایم درد می کند . . .
تب دارم . . .
اینهمه صغری کبری چیدن نمیخواهد
تو نیستی
دارم می میرم !
*
*
*
*
تو از یک راه رفته ای اما دل من …
هزار راه می رود برایت
*
*
*
*
سرگیجه بهانه بود
میخواستم با تمام وجودم احساس کنم تکیه گاهمی !
*
*
*
*
خیلی دلتنگتم ، اما …
نمیدانم “خیلی” را چگونه بنویسم که “خیلی” دیده شود
*
*
*
*
مرا در آغوشت بفشار
بگذار دل ضعفه بگیرم
از این همه عاشقانه های محکم ِ تو . . .
*
*
*
*
به سلامتی اونی که وقتی میدونه رو چیزی حساسی یا از کاری بدت میاد
حواسش هست که ناراحتت نکنه !
*
*
*
*
دلم از درد دنیا تنگ تنگ است
چرا درها به رویم سنگ سنگ است
در این دنیا ندیدم روز خوبی
چقدر رفتن از این دنیا قشنگ است
*
*
*
*
کاش میدانستم چطور به صبح برسانم
تمام شب هایی را که با رفتنت یلدا شدند
*
*
*
*
نه کسی منتظر است …
نه کسی چشم به راه …
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه
*
*
*
*
قسمت نشد دستشو بگیرم
اما اون روزای آخر خوب مچشو گرفتم !
*
*
*
*
کاش باورت نشود
چقدر دوستت دارم
تا تمام عمر آن را به تو ثابت کنم…!
*
*
*
*
زن نیستم اگر زنانه پای عشقم نایستم
از قبیله زلیخا آمده ام
آنقدر عشقت را جار می زنم تا خدا برایم کف بزند
مردانه دوستم داری ؟
*
*
*
*
هر دو خالی بودند
سر من از عقل
که تو را دوست داشت !
قلب تو از عشق
که مرا دوست نداشت !
*
*
*
*
من ، مسئله ای ساده هستم ، حل می شوم …
روزی در آغوشت !