پارس ناز پورتال

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

اشعار شهادت حضرت معصومه «س» + عکس پروفایل تسلیت

 

در اینبخش مجموعه اشعار وفات حضرت معصومه « س » را جمع آوری کرده ایم. حضرت فاطمه معصومه دختر امام هفتم شیعیان و همچنین خواهر امام رضا « ع »، هستند، ایشان از پس برادر خود بـه ایران آمدند اما در میان راه دچار بیماری سختی شدند، حضرت فاطمه معصومه خود رابه سختی بـه قم کـه مرکز شیعیان زمان بود رساندند و بعد از حدود 2 هفته جان سپردند، ایشان لقب کریمه اهل بیت را دارند.

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

مریم قبیلۀ خدا درود

دخترة تمام خوبیا درود

بـه نیابت از امام رضا می گیم

ای حبیبۀ امــام رضـا درود

 

**********

 

چـه آه خسته‌ای داری

ای اقیانوس‌ها سرچشمۀ آن رود چشمانت

ملائک بندۀ پیوستۀ معبود چشمانت

زقاب قوس او ادناست بالاتر مقام تـو

اگر کـه زیر پایت آسمان پس چیست بام تـو؟

 

**********

 

تـو نور بودی

در راه کـه می آمدی خوشحال بودی

روی پر جبریل روی بال بودی

مشتاق دیدار برادر بود چشمت

یعنی گرفتار برادر بود چشمت

آواز گل‌ها رابه گوشت می کشیدی

بار ولایت رابه دوشت می کشیدی

از سینه ات شوق تـو را اما نینداخت

این راه طولانی تـو را از پا نینداخت

شوق وصال از کندن جان نیست کمتر

از سم خوردن درد هجران نیست کمتر

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

از تبار آل یاسینی

کوثر شاة خراسانی

پای تـو میرزة جون دادن

آخه تـو زینب ایرانی

سیده السادات یا کافی الحاجات

میگذره با تـو زندگیم تـو بهترین حالات

ذکر عباداتی تـو با کمالاتی

شریکَةُ الرِّضایی و عمه ساداتی

عَمَّتِيَ المَظلومِه یا حضرت معصومه

بَه بنازم بـه مقامت کـه

جلوه اُمِّ أبیهایی

تُو کرامت و کرم بدون شک

رونوشت بی بی زهرایی

کریمه ایران علیمه ایران

دایره المعارف عظیمه ایران

نائبه الزهراء طالبه الزهراء

بـه تـو مینازه مادرت فاطمه الزهرا

عمتی المظلومه یا حضرت معصومه

یه نگاه بـه قلب مـن بنداز

تا بشم تـو نوکریم خالص

واسه تـو سینه سپر میشم

پای هر بلا مثه عابس

فراتر از بینش جواب هر خواهش

مـن با نگاه تـو میشم سر تا بپا ارزش

ملیکه دنیا کریمه طاها

خُلقاً و منطقاً تویی چو زینب کبری

عمتی المظلومه یا حضرت معصومه

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

جمله های کوتاه برای وفات حضرت معصومه «س»

 

فاطمه جان مدد «ای کریمه مدد »

خیر تـو بر همه ی «سائلان می رسد » 

دست خالیه مـن « پر زاحسان تـو » 

معمولاً شدم «دست بـه دامان تـو»

عشق موسی بن جعفر صادق

حاجتی داره این دل عاشق

خیر دنیا و آخرت میخوام

ذره ای کسب معرفت میخوام

اشفعی لنا بی‌بی

بانوی نوری و «مهر و جود و کرم »

سایه ي لطف تـو « کم نشه از سرم »

خواهر حضرت « علی موسی الرضا »

از غمت قلب مـا « شده غرق عزا »

حضرت دریا قبله ي حاجات

زینب ایران عمه ي سادات

با دلی زار و مضطر و بیمار

می‌دهی جان در حسرت دیدار

مثل زینب شدي « از برادر جدا »

ندیدی اما تـو «سری بر نیزه ها» 

ندیدی پیکر «مجروح و لاله گون»

نزدی بوسه بر «حنجر پر ز خون» 

ولی عاشورا زینب کبری

دیده جای نعل بر تن مولا

دیده باران سنگ ز روی بام

آه و واویلا صد امان از شام

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

متن وفات حضرت معصومه همراه با عکس های مناسبتی

 

غمی میان دل خسته‌ ام شرر دارد

دل شکسته‌ ام آن گونه همسفر دارد

کبوتری کـه نشسته بـه روی ایوانم

دوباره آمده و از رضا خبر دارد

خیال غربت او می‌کشد مرا  اما

دلم زغصۀ زینب غمی دگر دارد 

زکاروان اسیران و خواهری تنها

کـه حلقه‌ای زیتیمان در بـه در دارد

زمادری کـه سپر شد کبود شد خم شد

زمادری کـه زغم دست بر کمر دارد

زمادری کـه کنار سر دو طفلانش

زِکوچه‌ هاي یهودی نشین گذر دارد

زِدختری کـه یتیم اسـت ودر تمامی راه

بـه سمت نیزۀ بابا فقط نظر دارد

اشاره کرد بـه لکنت بـه عمه‌ اش می گفت

بگو بـه دختر شامی کـه این پدر دارد

زصوت ضربۀ سنگین سنگ‌ها فهمید

لبان خشک پدر زخم‌هاي تر دارد

سر پدر بـه زمین خورد و بین آن مردم

کسی نبود کـه سر را زِخاک بردارد

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

شعر وفات حضرت معصومه

 

گرچه دست و پا گم میشود، دل میشود پیدا

گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت

برادر خواهری آن گونه مشکل میشود پیدا

زِهر دلشوره ای دل رابه دریای تـو باید زد

کـه قدر اشک از امواج ساحل میشود پیدا

دل ایران ز لطف سایۀ خورشید مشهد گرم

و قم همشیره اش چون ماه کامل میشود پیدا

دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون

حسین و زینبی حیدر شمایل میشود پیدا

بدون سم هم معصومۀ دور از رضا می مرد

مثالش زینب کبری دلایل می‌شود پیدا

چرا زینب قدش خم شد؟ کدامین غصه وی را کشت؟

جوابش از کدامین چوب محمل میشود پیدا

صدایت را شنیدیم و چـه آه خسته‌ای داری

خدا را شکر بانو جان سر نشکسته‌ای داری

خدا را شکر چشم تـو نشد از گریه باران تر

نشد گیسویت از چشم بد مردم پریشان‌تر

گرچه از غم دوری فسرده رفتی از دنیا

خدا را شکر کـه سیلی نخورده رفتی از دنیا

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

دلنوشته برای حضرت معصومه

 

تـو از آسیه ، از حوا ، تـو از مریم مقدس تر

کـه خدام تـو هم از صالح و آدم مقدس تر

از آنچه مـا برایت گفته ایم آری تـو مافوقی

عجب عرشی عجب اوجی عجب شوری عجب شوقی

خدا دارد ز صحنت صحن بیت الله می سازد

کـه از گلدسته ات دارد چراغ راه می سازد

لباس خدمتت را هر کـه بر تن کرد محرم شد

هر آن کس کـه بـه درگاه تـو سر خم کرد عالم شد

ولای توست مهری بهر تایید نماز مـا

تـو آن لطفی کـه بیش از خواهشی بیش از نیاز مـا

کرامت هست آن جاییکه سائل میشود پیدا

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

شعر در مورد حضرت معصومه

 

الـسلام ای برکاتـت علوی

السلام ای کرمت مجتـبوی

السلام ای جلوات فاطمه

السلام ای سکناتت رضوی

ای کـه داری بـه گدا لطف زیاد

لقب کریمه خیلی بت میـاد

با بهشت معادله زیـارتت

این حدیثو فرموده امام جواد

تـو حساب کتابت از همه ی جداست

شان تـو خدا میدونه تا کجاست؟

ثواب زیارتت تـو شهر قـم

ثواب زیارت امام رضاست

دلمـون خوشه مجاور توایم

گرد و خاک دور حائر توایم

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

دکلمه در مورد حضرت معصومه

 

عرض حاجتای مارو میشنوی

صوت ربـنـای مارو می شنوی

اعتـقـادمونــه کـه  نگفـته هـم

إشـفعی لنای مارو میشنوی

باز داره شـبای بی ماه میرسه

روزای بی کـسی شاه میرسه

روزی اشک مارو یادت نـره

فـاطمـیه داره از راه میـرسه

بده چـشما واسه زهرا تر نشن

توی روضه ش دلا خونجگر نشن

قول میدیم آستین بگیریم یه دهن

تا کـه نامحـرما با خبر نشـن

گـریه بر غربت مولا میکنـیم

دستارو با صورت آشنا می‌کنیم

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

دوبیتی حضرت معصومه همراه با عکس

 

سم فراغ خورد

آقا درود خواهرتان روبراه نیست

دور از تـو کار هر شب او غیر آه نیست

می‌خواست تا بـه طوس بیاید ولی نشد

ور نه رفیق بی‌کسی ات نیمه راه نیست

وقتی بـه قم رسید خرابه نشین نشد

آسوده باش خواهر تـو بی‌پناه نیست

یک مرد هم نیامده نزدیک محملش

شب رابه آفتاب کـه اذن نگاه نیست

اذنم بده بـه طعنه بگویم بـه شامیان

در قم محب فاطمه بودن گناه نیست

دروازه راکه دید بـه یاد رباب گفت

در شهر شام هیچ کسی سر بـه راه نیست

زینب کجا و محمل بی سایبان کجا

بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

شعر کوتاه حضرت معصومه + عکس نوشته های وفات حضرت معصومه

 

سم فراغ خورد ولی دست و پا نزد

معصومه ات بـه جز تـو کسی را صدا نزد

مسموم شد ولی بـه هوای زیارتت

با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد

میخواست تا شهیده شود مثل مادرش

هرچند تازیانه بـه او بی حیا نزد

از کوچه ای گذشت کـه نامحرمی نداشت

اطراف او کسی سخن نابجا نزد

آقا اجازه؟ فاطمۀ تـو زمین نخورد

این جا کسی بـه ساحت او پشت پا نزد

اصلا بـه جان فاطمه قسم یارضا

اورا کسی برای رضای خدا نزد

اذنم بده بـه طعنه بگویم مدینه را

قم امن بود فاطمه را بی هوا نزد

این کوچه ها کجا؟ غم آن کوچه ها کجا

زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

شعر برای وفات حضرت معصومه

 

تـو نور بودی روت را سایه نمیدید

قدر تـو را دیوار همسایه نمیدید

گر چـه برادر را ندیده جان سپردی

از این آرزو را عاقبت در گور بردی

گرچه نشد گیری برادر را بغل نه

در بستر افتادی ولی از روی تل نه

افتادی اما چادرت دور و برت بود

شکر خدا کـه معجرت روی سرت بود

تنگی  کوچه‌ها نشد راه عبورت

تاراج نشد خلخال زن ها در حضورت

در کوچه هاي نور پایت خسته شد ؟ نه

با ریسمان‌ها دست و پایت بسته شد ؟ نه

اشعار وفات حضرت معصومه (س) + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

اشعار وفات حضرت معصومه «س» + عکس پروفایل تسلیت وفات حضرت معصومه

 

یوسف چرا بـه گوشۀ کنعان نمی رسد

این هجر، این عذاب بـه اتمام نمی رسد

خشکم زده ترک ترکم تشنه‌ ام چرا

باران رحمتی بـه بیابان نمیرسد

راهی شدم ز شهر و دیاری کـه داشتم

چشم ترم بـه حضرت باران نمی رسد

آه ای برادرم سر و سامان مـن تویی

این خواهر تـو بـه سر و سامان نمی رسد

هم نیست قسمتم برسم محضرت رضا

هم برلب ترک زده‌ ام جان نمی رسد

در میان بسترم نفسم با تـو میزند

جانان مـن بـه این دل ویران نمی رسد؟

قسمت نبود پیش تـو باشم عزیز مـن

کارم دگر بـه دارو و درمان نمی رسد

آن قدر ناخوشم کـه دراین لحظه‌ هاي تلخ

دستم بـه سمت زلف پریشان نمیرسد

گرچه برادران مرا سر بریده‌اند

آهم بـه آه زینب نالان نمی رسد

زینب دلش گرفت و صدا زد، خدای مـن

یک تن بـه داد این لب عطشان نمیرسد؟

شکرخدا نه نیزه، نه شمشیر خورده‌ای

نه از کمان حرمله‌ها تیر خورده‌ای