پارس ناز پورتال

مشکلات زندگی با همسری که دچار وسواس است

مشکلات زندگی با همسری که دچار وسواس است

مشکلات زندگی با همسری که دچار وسواس است 

تعداد زیادی از افرادی که وسواسی هستند به مرحله ازدواج نیز میرسند که رفتار انها منجر به اذيت روانی همسرشان خواهد شد.افرادی که وسواس بازرسی دارند بسیار هوشمندانه و ماهرانه افراد و موقعیت‌ها را دستکاری می کنند تا به هدف و خواسته خود برسند.

 

شریک زندگیتان این احساس را در شما پرورش میدهد که گویا شما نمی توانید هیچ کاری را درست انجام بدهید و تنها راه درست انجام یک کار، همانی است که او انجام میدهد.شاید پیش آمده باشد که برای پیشگیري از تنش‌ها، تن به خواسته‌هاي او بدهید اما او هر بار آن موارد رابه‌عنوان شواهدی از ضعف و ناتوانی شما یادآوری می کند وهمچنان شما را وادار می کند به خواسته او رفتار کنید.

 

بنابر این اولین نکته‌اي که لازم است بدانید این است که شما ضعیف و غیر قابل قبول نیستید. شما به اندازه کافی قوی و هوشمند هستید و تلاش‌هاي او برای این‌که از شما موجودی ناتوان و نیازمند بسازد مبتنی بر واقعیت نیستند.

 

افراد بازرسی‌گر دو شخصیت متفاوت دارند؛ در روابط اجتماعی آنها بسیار محبوب، شاد و سرزنده و مهربان هستند اما فقط کسانی که با آنها زندگی کرده باشند خشم، پرخاش و خشونت‌ چنین افرادی را می‌شناسند. بهمین دلیل است که دوست و فامیل اصلاً نمی‌فهمند چرا شما در زندگیتان خوشحال نیستید و چنین فرد جذابی را دوست ندارید.

 

در واقع این نقابی است که او استفاده می کند تا شما را متقاعد کند هیچکس با او مشکلی ندارد جز شما که نمیخواهید قبول کنید او چقدر درست و عالی رفتار می کند.

 

گفت‌ و‌ گو هنوز یک راه حل است

در علم روان‌شناسی وسواس بازرسی نشانه شخصیت ناکارآمد است. اگر نشانه‌هاي این وسواس تازه شروع یا یافت شده‌اند هنوز فرصت دارید تا روی این مسأله کار کنید. از شریک زندگیتان بخواهید تا برای یک گفت‌و‌گوی مؤثر وقت بگذارد.

 

دراین گفت‌و‌گو سعی کنید به روش‌هاي بازرسی اشاره کنید و بگویید که چطور تمایل او به بازرسی زندگی و انتخاب‌هایش شما را محدود کرده و اذيت داده است. اگر وسواس بازرسی در مراحل اولیه باشد با بحث و به چالش کشیدن مسائل میتوانید آنرا اصلاح کنید.

 

ایستادن روی پای خود

اگر چه فرد نظارت‌گر دوست دارد فرمان بدهد تا خواسته‌هایش پیش برود اما شما نباید تابع باشید. شبی که او از شما می خواهد برایش غذای خاصی را بپزید مخالفت کنید و بهانه بیاورید. اگر او میـــخواهد کتاب‌ها به ترتیب خاصی در کتابخانه قرار بگیرد یا شما را وادار می کند کت و شلوار خاصی را برای میهمانی بپوشید

 

با آن مخالفت کنید و از تمایلات خودتان حرف بزنید. تا زمانی که شما او و خواسته‌هایش را تأیید میکنید و تابع هستید او به رفتارش ادامه میدهد. مخالفت‌هاي شما همان تلنگری است که او به آن احتیاج دارد.

مشکلات زندگی با همسری که دچار وسواس است

البته چنین واکنشی زمانی اثربخش است که او به رابطه با شما نیاز داشته باشد و واقعاً دنبال یک رابطه سالم باشد. دراین صورت مخالفت شما به او نشان می دهد باوجود علاقه جاری دراین رابطه شما اجازه نمیدهید او با فرمان‌هایش همه ی چیز را بازرسی کند.

 

خواسته‌ها و نیازهای شما نیز ارجمند و ارزشمند هستند و او برای حفظ رابطه نمیتواند شما را زیر سلطه خواسته‌هاي خود قرار بدهد، تا زمانی که او ترس و ضعف شما را در مقابل خودش می بیند تغییری در رفتارش ایجاد نخواهد کرد بلکه با رضایت بیشتری همه ی چیز را بازرسی می کند.

 

نظافت و تمیز بودن لازمه زندگی است، اما وقتی بیش از حد شود، نتیجه‌اش می شود زندگی سحر و کیوان که به خاطر همین مساله به بن‌بست خورده ودر دو راهی جدایی یا ادامه زندگی ایستاده‌اند.

 

بهتر است داستان زندگی‌ این زوج را از زبان کیوان بخوانید: «از زنم خیلی راضی هستم. همه ی جور هنری بلد است از کدبانوگری و آشپزی بگیرید تا هر کاری که فکرش را کنید. صداقت و مهربانی در وجودش موج میزند.

 

بدون اجازه من حتی آب هم نمیخورد و برای همین کارهایش است که بی‌اندازه دوستش دارم و عاشقش هستم. خلاصه از هر نظر نمره زنم 20 است، اما مشکل بزرگی دارم و چیزی نمانده روانی شوم. آن هم وسواس بیش از اندازه زنم است که آبرو برایم نگذاشته و با کارهایی که میکند جرات نمیکنم به مهمانی بروم یا مهمانی رابه خانه‌ام دعوت کنم.»

 

مرد جوان نفسی چاق می کند و ادامه میدهد: «اوایل که مهمانی می‌رفتیم، هر جا مهمان بودیم، قاشق چنگال مخصوص خودش را برمی‌داشت و میگفت وسایل صاحبخانه تمیز نیست و خوب آبکشی نشده‌اند. مدام در حال شستن خانه یا خودش است. خدا آن روز را نیاورد که یک تار مویم کف دستشویی بیفتد.

 

صدایش را بلند کرده و جیغ و داد میکند که تازه دستشویی را شسته بودم چرا کثیف کردی؟ دستشویی هیچکس هم نمی رود. چون از نظر او دستشویی خانه‌هاي دیگر کثیف است حتی خانه مادرش. مادر خودش را هم قبول ندارد، از بس که وسواسی است. تنها کسانی که قبول شان دارد خاله‌هایش هستند که البته مثل خودش وسواسی‌اند.

 

از سرکار که برمی‌گردم حق ندارم پایم را در خانه بگذارم. باید همان دم در جورابم را دربیاورم، دمپایی بپوشم، یکراست به حمام بروم و پاهایم را بشویم. چون کثیفم. خدا نکند مهمان به خانه‌مان بیاید. به محض این‌که پایشان را بیرون بگذارند با شامپو فرش و پودر لباسشویی و فرچه و هرچه مواد شوینده که دم دستش بیاید،

 

به جان فرش‌ها می‌افتد و همه ی‌شان را می‌سابد. از بس اینکار را کرده که رنگ و روی فرش‌ها رفته است. پارسال یک تابلوی گران قیمت خریدم، زنم به هوای این‌که تابلو خاک گرفته است، آنرا برده ودر حمام شسته بود. چیزی نمانده بود از شدت ناراحتی سکته کنم. تابلو از بین رفت و گذاشتیم دم در.

 

وسواس‌هاي سحر بهمین‌جا ختم نمیشود و یکبار که با شوهرش به باغ یکی از دوستانشان دعوت شده بود، اتفاقی افتاد که کیوان پشت دستش را داغ کرد تا هیچوقت به هیچ باغی نرود. کیوان درباره این ماجرا میگوید:

 

ماشینم را زیر سایه درختی پارک کرده بودم و یکی از درها باز بود. بعد از پایان مهمانی وقتی خداحافظی کردیم، زنم حاضر نشد داخل خودرو برود. چرا؟ چون سوسکی روی صندلی بود. پایش را توی یک کفش کرد که باید اتومبیل را بفروشی.

 

بعد از کلی اصرار و خواهش و تمنا راضی شد که صندلی‌ها را عوض کنم. یکبار هم بی‌هوا پشه‌اي راکه روی مبل نشسته بود، کشتم و خونش روی پارچه مالیده شد. حتی حاضر نشد دست به آن بزند و مبل را هم مثل تابلو دم در خانه گذاشت. شور همه ی چیز را درآورده است، اگر جایی برویم، از صاحبخانه مدام می‌پرسد میوه‌ها تمیز شسته شده‌اند؟ پیشدستی‌ها تمیزند؟

 

از خجالت سرم را بالا نمی گیرم. حتی به خودپرداز و گوشی و کارت بلیت هم رحم نمی کند و هربار که استفاده می کند، آنها را میشوید. با وسواس شدیدی به پول دست می زند. می گوید از کجا معلوم شاید کسیکه این اسکناس دستش بوده، به نظافت توجه نکرده است.

 

از بس خودش را می شوید که پوست تمام بدنش خشک شده است. پسرم که از مدرسه می آید، او هم مثل من حق ندارد در خانه راه برود. باید پاهایش را خوب بشوید و بعد دمپایی خانه بپوشد. بدبختی‌ام یکی دو تا نیست.

 

 

اگر غذا درست کنم، محال است به آن لب بزند و از نظر او بهداشتی نیست. ظرف‌ها را بشویم، چند دقیقه بعد دوباره آنها را در سینک ظرفشویی میگذارد و رویشان انواع و اقسام مواد پاک‌کننده مثل پودر و مایع ظرفشویی و وایتکس می‌ریزد و بعد از نیم ساعت آنها را آب میکشد.

 

از لباسشویی که بشدت بیزار است و از نظر او همه ی لباس‌هایي که لباسشویی می شوید هنوز کثیف هستند و آنها رابا دست میشوید. به در و دیوار خانه هم رحم نمیکند و با این‌که کاغذ دیواری شده‌اند، شلنگ آب را روی دیوار میگیرد. حاضر نیست به پریزهای خانه دست بزند و برای روشن و خاموش کردنشان دستکش میپوشد. از خودرو پیاده شود، محال است با دست درش را ببندد.

 

روزی 30 بار مسواک میزند و به خاطر استفاده زیاد از آب و مواد شوینده، هرماه کلی پول این ها را میدهم. بارها از سحر خواستم دست از این رفتارهایش بردارد، اما می گوید دست خودم نیست، به محبت نیاز دارم. تو محبت کن همه ی چیز درست میشود. محبت هم کردم، بهتر نشد که هیچ، بدتر هم شده است. یک بار باهم رفتیم مشاوره، روانشناس گفت باید دارو مصرف کنی، قبول نکرد.

 

مدام میگوید بقیه کثیف هستند و فقط من تمیزم. اصلا هم وسواس ندارم. با این‌که سحر را خیلی دوست دارم، اما با این شرایط چیزی به روانی شدن خودم هم نمانده است. هر جور هم با او صحبت می کنم، دلیل و منطق می‌آورم، اهمیت نمیدهد. چون هزار و یک دلیل بی‌ربط برای کارهایش می‌آورد. دیگر نمی دانم چکار کنم و از این وضعیت خسته شده‌ام.

 

چرا وسواسی هستیم/ راههای درمان وسواس

پرویز رزاقی روانشناس در مورد علل وسواسی بودن برخی زنان می گوید: وسواس نوعی پیام روان‌شناختی ذهنی و غیر ارادی است که شخص باوجود آگاهی از غیرعادی بودن آن قدرت ترکش را ندارد.وسواس دلایل مختلفی دارد و بعضی افراد این رفتار را از بستگان درجه یک یا دوم خود به ارث میبرند. علت دوم را می توان در هورمون‌هاي سروتونین و دوپامین در مغز جست‌وجو کرد که نقش‌شان ایجاد تعادل در شخصیت فرد است.

 

وی افزود: کاهش یا افزایش هر یک از این‌ها مشکلات و اختلالات روان‌شناختی ایجاد میکند. یادگیری و همچنین مشاهده نیز عوامل دیگری هستند که سبب بروز رفتار وسواس در فرد میشوند.

 

به گفته این روانشناس،عامل مهم دیگری که می توان به آن اشاره کرد و نقش بسزایی در بروز وسواس دارد، اضطراب است. هر چه سطح اضطراب فرد بالاتر باشد، میزان وسواس او نیز بیشتر خواهد بود. وسواس انواع مختلفی دارد که می‎توان وسواس شست‌وشو، بازرسی کردن، مذهبی، فکری، شمارش، آسیب زدن به دیگران و… اشاره کرد، اما شایع ترین نوع آن وسواس شست‌وشو و مذهبی است.

 

وی ادامه داد:فرد تصور میکند با شست‌وشوی زیاد می تواند خودرا آرام کند، در صورتی که انجام اینکار وسواس فرد را شدت می‌بخشد. چنین افرادی اگر بدلیل وسواس‌شان نتوانند مهمانی را در خانه بپذیرند، از مهمانی رفتن و مهمانی دادن خودداری می کنند.

 

رزاقی گفت:درمان اختلال وسواس o.c.d به دو شکل مراجعه به روانشناس بالینی و دارودرمانی انجام می شود، اما بهترین درمان ترکیبی بوده و استفاده هم زمان از مشاوره و دارو درمانی موثرتر خواهد بود. دوره درمان این اختلال بسته به تیپ شخصیتی افراد و مدت زمان ابتلای آنها به بیماری و ارثی بودن یا نبودنش بین 9 تا 14 ماه طول میکشد.

 

مشکلات جسمی وسواس

حسن میرزا حسینی روانشناس نیز در مورد پیامد های وسواس می گوید:وسواس بیشتر از این‌که دیگران را اذيت دهد، خود فرد مبتلا را دچار مشکل میکند و بشدت اذيت میدهد.

 

وی با اشاره به مشکلات جسمی افراد دارای وسواس افزود: افرادی که دچار وسواس هستند، به لحاظ جسمی دچار مشکلات متعددی میشوند. این ها بدلیل وسواسی که دارند درگیر مشکلات پوستی، زانو درد، آرتروز، مشکلات مفصلی، دیسک کمر، سائیدگی زانوها شده و زودتر از سایر افراد بدنشان دچار فرسودگی میشود.ضمن این‌که وسواس با افسردگی رابطه دارد، زیرا ریشه وسواس در افسردگی است.

 

به لحاظ جنسیتی نیز باید گفت که هم زنان و هم مردان به نسبت یکسان به وسواس مبتلا می شوند و نمی توان گفت کدام یک بیشتر با این اختلال دست و پنجه نرم می کنند. وی با شاره به این‌که مردان هم وسواسی هستند، تاکید کرد:ما مردانی هم داریم که بشدت وسواسی هستند، حالا این‌که چرا در جامعه خانم‌ها بیش از آقایان به وسواسی بودن مشهور هستند، علتش این است که خانم‌ها بیشتر در خانه هستند و آقایان در خارج از منزل به سر می برند.

 

این روانشناس تاکید کرد:وسواس طبق معمول به خودکشی منجر نمی شود و اگرهم فرد اقدام به اینکار کند، بیشتر از این‌که نگران خودش باشد، نگران اطرافیانش است که به آنها آسیبی وارد شود. در صورتی که افسردگی بسیار شدید باشد، احتمال این‌که فرد به سمت خودکشی سوق پیدا کند، دور از ذهن نیست.

 

وی گفت: بطور کلی کسانی که از وسواس رنج می برند و خودشان را وسواسی نمی دانند، 20 سال طول می کشد تا برای درمان مراجعه کنند و بعد از مراجعه هم عنوان می کنند که ما وسواسی نیستیم و تمیز هستیم، اما بعضی دیگر با علم به این موضوع اقدام به درمان می کنند.