نکات مهم شغلی برای معماران تازه کار 

اگر در رشته معماری تحصیل کرده اید و اکنون وقت آن هست تا مشغول به کار شوید دقت داشته باشید که ممکن هست با مراحل زیر روبرو شوید.هر معمار برای طراحی بعنوان خالق و سازنده یک اثر ، مراحل مختلفی از خلاقیت را برای رسیدن به ایده مناسب طی مي کند لازم به ذکر هست برخی از مراحل سخت تر از بقیه به نظر مي رسند

و احساس ایجاد شده در معمار در باب پروژه مورد نظر در بیشتر موارد، اجتناب ناپذیر هست. در تعداد زیادی از موارد، شدت عواطف ایجاد شده ازپروسه خلق در طراحی مي تواند بسیار شدید و شامل مراحل انکار، خشم، تقلا و تکرار، افسردگی و در نهایت پذیرش موضوع باشد. تاثیرات عاطفی غالب برمعمار در بیشتر موارد مي تواند بسیار تاثیرگذار باشد و در حرفه معماری چنین تجاربی برای اکثریت تجربه کنندگان این موضوع قابل لمس هست.

جمله معروفی در این اساس وجود دارد که تا زمانی که خلاقیت وجود دارد، امید وجود دارد. تا زمانی که امید وجود دارد، خلاقیت وجود دارد. در ادامه 5 مرحله خلاقیت یک معمار در پروسه رسیدن به ایده مناسب ذکر شده هست:

1. اعتماد به نفس بالا

به محض شروع فکر به پروژه مورد نظر در مدتی بسیار کوتاه بلافاصله ایده هاي بسیار زیادی از کانسپت ها و مدلهای حجمی و اسکیس ها و حتی گاهی تا تکمیل پروژه نهایی در ذهن معمار نقش مي بندد اما همۀ این ها تا گذشته از این هست که لحظه اي از اتاق خارج شوید بلافاصله همۀ چیز از ذهن خالی مي شود و در ارتباط با این موضوع باید بدانید تنها این اتفاق برای شما پیش نیامده این یک مکانیسم دفاعی مغز و پاسخی موقت هست که انسان به مسائل مي دهد.

2. سرخوردگی

مرحله بعد احساس نا امیدی و به درد نخور بودن ایده هاست حتی به فکر هایي که قبلا مطمئن بوده اید شک مي کنید و از خود سوال مي پرسید اصلا این فرم یا کانسپت مناسب این موضوع بوده هست؟ از خود سوال مي کنید چگونه به چنین موضوعی فکر کرده اید و در توضیح مي توان گفت این احساس ایجاد شده ناشی از اعتماد به نفس بالای نخست شروع به کار ماست

که چون در واقعیت هنوز ذهن آمادگی موضوع را نداشته و ناگهان طبق مکانیسم مغزی تعریف شده عمل کرده هست از موضوع منحرف و احساس سرخوردگی و عدم تطابق موضوعات را دارد.پس در این مرحله بهتر هست تا درک کامل انتخاب هاي موجود و بررسی همۀ عوامل عجله نکنید.

3. من مي توانم اینکار را انجام دهم

پس از سقوط ، ناامیدی و افت شدید احساسات بعد از مدتی شما بر عوامل گوناگون غلبه کرده و احساسات خود را مدیریت کرده و دوباره امیدوارانه و با ایده هاي فراتر از گذشته و با دید وسیع تری به محدودیت ها و ظرفیت ها سعی در خلق ایده جدیدی کرده و این واکنشی طبیعی به احساس درماندگی و آسیب پذیری هست که اغلب مغز انسان ها برای بازرسی احساسات و دریافت و تجدید دوباره انرژی و برای محافظت از خود انجام مي دهد.

4. نفرت درونی از خود

 به گزارش پارس ناز در واقع وقتی واقعیت آغاز مي شود و شما مشغول به ایده پردازی درمورد واقعیت موجود هستید و با محقق نشدن رویاهای خود مواجه مي شوید خشم و سرخوردگی از کار و ایده هایتان به سراغتان مي آید اما در حقیقت این ایده هاي شما نیست که به نظرتان بی ارزش مي آید درواقع این احساس درونی شما بعنوان یک معمار،

بعنوان یک خالق، بعنوان یک انسان هست که درمغز، بسته به واکنش هاي طبیعی خود را بی ارزش مي داند و توضیح علمی این موضوع یک واکنش به پیامدهای عملی مربوط به نتایج ناامید کننده هست. غم و اندوه و تاسف و ترس از آینده هست و برترین کار در این مرحله ، صرف زمان بیشتری برای کار بر روی پروژه و کسب آلترناتیوهای مثبت و انگیزه دهنده و درضمن واقع گرایانه هست.

5. و در نهایت امیدواری

در نهایت پس از ریختن اشک ها،بی خوابی و فنجان هاي قهوه متوالی و36 ساعت متوالی نشستن در پشت میز با ایده ها و ماکت ها و اسکیس هاي گوناگون نتیجه اي از دل نا امیدی قبلی خارج مي شود و اثری خلق مي شود اما فراموش نکنید شما یک معمار هستید و نباید سرشار از غرور و رضایت شوید زیرا همین لحظه که احساس آرامش مي کنید ، مي دانید که این آرامش تنها آرامش گذشته از طوفان هست! و روز بعد این چرخه ادامه دارد !

خلاقیت زندگی روزمره شماست پس تا جایی که مي توانید با درک مکانیسم هاي طبیعی و راه حل هاي هوشمندانه این روند را به زیبایی و به سرعت سپری کنید.