پارس ناز پورتال

اوضاع جنین های معتادی که به دنیا می آیند

اوضاع جنین های معتادی که به دنیا می آیند

اوضاع جنین های معتادی که به دنیا می آیند 

جنین هایي که مادر آنها به مواد مخدر معتاد هست و متاسفانه این وضعیت به نوزاد نیز منتقل می شود و پس از به جهان آمدن یک نوزاد معتاد در جامعه حضور خواهد داشت. نوزدان معتاد يكي از آسيب‌های اجتماعي میباشند كه ناشي از پديده اعتياد و كارتن خوابي زنان و مردان هست. زنان و مرداني كه به نوعي از اجتماع رانده شده و سرپناهي براي زندگي ندارند اما خود عاملي براي معضلات ديگري مي‌شوند.

 

طی ۹ ماهه اول سال ۹۵، ۳۸۴ نوزاد با مسمومیت موادمخدر (معتاد) متولد شده‌اند.ناخوسته وارد بازي والدينش شد. هرگز فكر نمي‌كرد پدرو مادر كه همواره مأمن عشق و محبت به كودكان خود میباشند، تا اين حد بي‌رحم و سنگدل باشندكه چنين سرنوشتي را برايش رقم بزنند. شايد تا زماني كه در شكم مادر بود نشئگي مواد برايش خوشايند بود

 

اما پس از تولد، درد خماري تمام وجود كوچكش را فرا گرفته و با گريه‌های مداومش سعي داشت به پدرو مادرش بفهماند اين دنيايي نبود كه انتظارش را مي‌كشيدم.انگار تقدير روزهاي خوبي را برايش رقم نزده و آينده‌ای تاريك را پيش روي وي قرار داده هست. شايد اگر بخت با وي يار بود و پدر و مادري معتاد نداشت، روزگار بهتري در انتظارش بود.

 

در دوران جنيني در شكم مادر با خماري مادر معتادش خمار و با نشئگي وي نشئه بود. اما پس از ورود به دنيا وضعیت تغيير كرد و روي ديگر سكه هويدا شد. نوزادي كه تازه پا به دنيا گذاشته از درد خماري به خود مي‌پيچد و مادر و پدر معتاد كه شايد ندانند كه كودك‌شان معتاد متولد شده فارغ از دردهاي جانكاه كودك خود روزگار مي‌گذرانند

 

و در اين ميان نيز تعدادي از اين نوزادان كه بدن نحيف و كوچك‌شان تاب و تحمل خماري مواد را ندارد، درهمان روزهاي ابتدايي پس از تولد از دنيا مي‌روند. هرچند آن‌هايي نيز كه زنده ‌مي‌مثل حال و روز خوبي نداشته و دردهاي بسياري را به جان مي‌خرند و معلوم نيست چه آينده‌ای انتظارشان را مي‌كشد.

 

اين گوشه‌ای از سرگذشت نوزاداني هست كه از مادران معتاد متولد مي‌شوند. مادران معتادي كه به واسطه نبودن حامي و سرپناه راهي جز كارتن خوابي نداشته و در اين ميان نيز خواسته يا نا‌خواسته با بچه دار شدن، كودكي بي‌گناه را نيز به ورطه اعتياد مي‌كشانند.

 

نوزدان معتاد يكي از آسيب‌های اجتماعي میباشند كه ناشي از پديده اعتياد و كارتن خوابي زنان و مردان هست. زنان و مرداني كه به نوعي از اجتماع رانده شده و سرپناهي براي زندگي ندارند اما خود عاملي براي معضلات ديگري مي‌شوند.

 

افزايش تولد نوزادان معتاد

طي سال‌های اخير آسيب‌های اجتماعي تنوع بيشتري يافته و اصولا از دل اين آسيب‌ها، معضلات بسياري پديد آمده‌اند. شايد سال‌های قبل‌تر (20 سال قبل) فقط مردان معتاد و كارتن‌خواب بزرگ‌ترين معضل براي جامعه محسوب مي‌شدند، اما امروز اين آسيب‌ها وسعت و گستردگي بسياري يافته و شاهد افزايش زنان معتاد و كارتن‌خواب،

 

كودكان كار، كودكان خياباني، اعتياد كودكان و به‌ويژه نوزادان معتاد هستيم. اما شايد بتوان گفت در حالي كه طي سال‌های اخير آسيب‌‌ها و معضلات اجتماعي نگراني‌های زيادي را براي جامعه به همراه داشته اما در اين زمينه كمتر شاهد اقدامات خاصي از سوي مسئولان بوده‌ايم.

 

در اين راستا حسین اسدبیگی، ريیس اورژانس اجتماعی ایران از شناسایی ۷۸۰ نوزاد و کودک مسموم‌شده با موادمخدر طی ۹ ماهه اول سال ۹۵ خبر داده و گفته بود كه در اين بازه زماني ۳۸۴ نوزاد با مسومیت با موادمخدر (معتاد) به جهان آمده بودند.اما مسئوليت اين كودكان كه ناخواسته معتاد به دنيا مي‌آيند با كيست؟ آيا از والدين معتاد آن‌ها كه خود درگير اعتياد بوده و روز و شب فقط به فكر تهيه مواد میباشند مي‌توان انتظار داشت در قبال اين كودكان پاسخگو باشند؟

 

فقدان قانوني جامع براي حمايت از كودكان

دكتر سيد علي كاظمي، قاضي دادگستري در رابطه با مسئوليت والدين در قبال نوزادان وكودكان معتاد به «قانون» گفت: «برخي از كودكان به واسطه اعتياد مادر، ناخواسته معتاد متولد شده يا اينكه برخي از اين كودكان وارث بيماري ايدز والدين خود میباشند كه به هر ترتيب بايد گفت اين كودكان قرباني اعتياد پدرو مادر خود يا آسيب‌های اجتماعي میباشند.

 

اما متاسفانه با وجود افزايش آسيب‌های اجتماعي درحال حاضر قوانيني وجود ندارد تا از اين كودكان در برابر آسيب‌ها حمايت كند و فقط با برخي از اقدامات پيشگيرانه مي‌توان از به دنيا آمدن نوزادان معتاد جلوگيري كرد.براي مثال مادران باردار تحت مراقبت‌های پزشكي قرار داشته باشند و مورد آزمايش‌های گوناگون قرار گيرند

 

و در نهايت نيز اين مادران در بيمارستان وضع حمل كنند تا هم مادر و هم كودك كمتر مورد آسيب قرار گيرند و در صورتي كه پدرو مادري فاقد صلاحيت نگهداري از كودك خود میباشند از همان ابتدا كودك از انها گرفته شود تا كودك از مشكل اعتياد رهايي يابد».

 

اين حقوقدان در پاسخ به اين سوال كه در بسياري از موارد نوزادان معتاد از مادراني متولد مي‌شوند كه كارتن‌خواب بوده و سرپناه و پناهگاهي براي زندگي ندارند و در اين حالت پدر و مادر به دليل فقر و همچنين عدم آگاهي نمي‌توانند تحت مراقبت پزشكي قرار گيرند و نوزاد معتاد متولد مي‌شوند، در اين صورت چگونه اين كودكان مورد حمايت قرار مي‌گيرند؟

 

خاطرنشان كرد: «در قوانين براي پدرو مادرها در قبال فرزندان‌شان مسئوليت‌هايي درنظر گرفته شده هست. براي مثال در قانون مدني، از جمله تكاليف والدين گزینش نام براي كودك هست و اينكه طبق قانون ثبت احوال بايد هويت كودك و ولادت وي را اعلام كنند و براي اين كودك شناسنامه و اسناد سجلي اخذ كنند و در تربيت وي كوشا باشند يا اينكه نفقه كودك را بپردازند و….

 

كه گرچه اين‌ها تكاليف پدرو مادر پس از تولد كودك هست اما قبل از تولد و زماني كه هنوز طفل به دنيا نيامده قوانين خاصي وجود ندارد.گرچه آن چه مهم هست اين هست كه مادر معتادي كه كارتن خواب هست خود نيازمند حمايت و كمك هست و نمي‌توان به فردي كه خود نيازمند حمايت و كمك هست تكليف كرد كه در مورد سلامت كودك خود بايد اقداماتي را انجام دهد».

 

اين حقوقدان در پاسخ به اين سوال كه آيا بچه‌دار شدن والديني كه معتاد میباشند مي‌تواند مصداق كودك‌آزاري باشد؟ تصريح كرد: «خير، اين موضوع نمي‌تواند مصداق كودك آزاري باشد مگر اينكه پدرومادري به قصد خريدو فروش كودك خود و مسائلي از اين دست بچه‌دار شوند اما صرف اينكه مادري معتاد بچه‌دار شود جرم نيست».

 

گرچه اين موضوع چالش برانگيز هست و از منظر اخلاقي بحث‌های بسياري در كشورهاي گوناگون مطرح شده كه آيا مي‌توان زني را مجبور كرد تا بچه‌دار نشود يا اينكه بچه خود را سقط كند. در كشور ما نيز اين موضوع محل چالش هست كه آيا مي‌توان مانع بچه‌دار شدن برخي از زنان به ويژه زنان معتاد شد؟

 

اما در مواردي، بارداري زن در راستاي عملي مجرمانه مي‌باشد مثل برخي از مادران كه كودكان خود را مي‌فروشند كه در اين صورت مادر از بچه‌دار شدن سوء بهره گیری مي‌كند كه بايد با وي برخورد شود.به نظر مي‌رسد آسيب‌های اجتماعي شكل و شمايل تازه‌ای به خود گرفته اند و برخي از زنان كه سال‌ها قبل با شوهران معتاد خود مبارزه مي‌كردند

 

و سعي داشتند آن‌ها را اعتياد برهانند، خود نيز همپاي مردان خود درگير اعتياد شده‌اند و به دنبال آن نيز شاهد افزايش نوزادان معتاد طي سال‌های اخير هستيم. به نظر مي‌رسد ناديده گرفتن آسيب‌های اجتماعي طي سال‌های قبل براي جامعه گران تمام شده و امروز شاهد مشكلات بسياري از اين دست هستيم.

 

امروز زن و مرد معتاد فقط خود درگير اعتياد نيستند بلكه كودكاني از آن‌ها متولد مي‌شوند كه ممكن هست معتاد يا حامل و ناقل بسياري از بيمارها از جمله ايدز باشند. اين كودكان غافل از خطراتي كه مي‌توانند براي جامعه داشته باشند روانه خيابان‌های شهر شده و برخي به تكدي‌گري و برخي به دستفروشي و… مشغول مي‌شوند.

 

اما قوانين در اين زمينه چگونه‌اند؟ با دقت به اينكه اين مشكلات گريبانگير كودكان شده و ناخواسته درگير موادمخدر و اعتياد مي‌شوند و آينده خوبي نمي‌توان براي آن‌ها متصور بود، آيا قوانيني وجود دارد تا بتواند از اين گونه كودكان حمايت كند؟

 

مادر معتاد فاقد عاطفه انساني نيست

دراين زمينه كاظمي مي‌گويد: «گرچه در حال حاضر ما فاقد قانوني جامع در مورد حمايت از كودكان هستيم. بنده اعتقاد دارم با دقت به معضلات و مشكلات بسياري كه در مورد كودكان شاهد هستيم بايد قانون جامعي در مورد كودكان تدوين و تنظيم شود كه تمام ابعاد زندگي آن‌ها را مورد دقت قرار دهد.

 

براي مثال اگر خانمي باردار هست فارغ از وضعيتش كه معتاد هست يا خير، مورد حمايت قرا گيرد. ما بايد بدانيم مادر معتاد فاقد عاطفه انساني و مادري نيست بلكه اين گونه مادران نگران میباشند اگر هنگام بارداري به مركزي مراجعه كنند، با آن‌ها برخورد شود يا اينكه آن‌ها را براي ترك به كمپ بفرستند.

 

در اين راستا لازم هست در اين موارد براي مصلحت كودك به اين زنان امتيازاتي داده شود كه در صورتي كه داوطلبانه خود را معرفي كنند، بيمارستان‌ها و بهزيستي به آن‌ها خدماتي را ارائه كنند. به عبارت ديگر به شيوه های گوناگون سعي شود تا بچه سالم به دنيا بيايد و مورد حمايت قرار گيرد كه گرچه اين موارد نيازمند بررسي راهكارها در قانوني جامع هست.

 

قانوني كه از ابتدا و از مراحل ازدواج مادر تا انعقاد نطفه نوزاد و دروه جنيني و رشد كودك را مورد دقت قرار دهد كه بايد بگويم در حال حاضر ما فاقد اين يكپارچگي در قوانين هستيم و اين فقدان قانون باعث شده كه شاهد دسته‌های مختلفي از كودكان آسيب‌پذير باشيم مثل كودكان خياباني، كودكان‌كار، كودكان معتاد، كودكان ناشي از ازدواج زن ايراني با اتباع بيگانه و غيره .

 

به تبع پدرو مادرهاي گوناگون كه داراي اين مشكلاتند شاهد تولد كودكاني هستيم كه درگير آسيب‌ها میباشند اما اولا بايد حساب اين كودكان از والدين‌شان جدا شود و بدانيم كه اين كودكان سرمايه های كشورهستند و جامعه بايد آن‌ها را بپذيرد ورشد دهد تا براي كشور مفيد باشند و اين امر مستلزم دقت ويژه به كودكان هست.تا به حال اين نگاه ويژه وجود نداشته و لازم هست به وجود بيايد».

 

حساس‌سازي جامعه نسبت به اين معضلات اجتماعي

اين قاضي دادگستري در پاسخ به اين سوال كه چه نهادها و سازمان‌هايي در اين زمينه مسئوليت دارند تصريح كرد: «در اين زمينه لازم هست از يك طرف نهادهاي حمايتگر مثل كميته امداد و سازمان بهزيستي و از طرف ديگر سازمان‌های مردم‌نهاد كه حلقه‌های گوناگون حمايت از افراد را تشكيل مي‌دهند، درگير موضوع باشند.

 

سازمان‌های مردم نهاد مي‌توانند زنان معتاد را شناسايي كرده و آن‌ها را به مراكز ترك اعتياد معرفي كنند تا اين زنان در كمپ‌ها نگهداري شوند. همچنين ثبت احوال بايد تمهيداتي را براي شناسنامه‌دار كردن اين كودكان فراهم كند. ضمن اينكه صداو سيما و ساير رسانه‌ها بايد با اطلاع‌رساني‌های به موقع، اين گونه آسيب‌ها را به جامعه گوشزد كرده

 

و پيامدهاي اعتياد و آسيب‌های اجتماعي را براي جامعه بازگو كنند و همچنين به اين زنان اطمينان داده شود كه هدف برخورد نيست بلكه هدف حمايت از آن‌هاست.قدم بعدي حساس‌سازي جامعه نسبت به اين معضلات اجتماعي هست. در بسياري از موارد جامعه نسبت به اين آسيب‌ها حساس نيست.

 

در صورتي كه رسانه ها به درستي عمل كنندخود مردم نيز مي‌توانند در زمينه كاهش مشكلات و معضلات اجتماعي پيشقدم باشند». كاظمي در خاتمه يادآور شد: «در اين زمينه نهادهاي قانون‌گذار بايد در جهت يكدست كردن و يكپارچگي قوانين و همچنين از بين بردن خلاهاي قانوني و ايجاد بسترهاي قانوني براي كمك به افرادي كه درگير آسيب میباشند

 

اقداماتي را انجام دهند. دولت در زمينه كودكان بايد به صورت هدفمند و منسجم عمل كند. قوه قضاييه و نيروي انتظامي نيز در مورادي كه از كودكان سوءاستفاده مي‌شود يا وقتي كه كودكاني داراي مشكل میباشند يا جرمي در اين زمينه اتفاق مي‌افتد، بايد برخورد جدي و لازم را داشته باشند تا شاهد سوءاستفاده از كودكان نباشيم.

 

شايان ذكر هست طي سال‌های اخير افراد زيادي درگير آسيب‌های اجتماعي شده‌اند و در اين ميان كودكان و زنان از بيشتر گروه‌ها آسيب‌پذيرتر بوده و در معرض خطرات جدي قرار دارند و جامعه بايد زنگ خطر اين آسيب‌ها را حس كند و نسبت به اين معضلات اجتماعي حساس بوده و در جهت كاهش آن‌ها قدم بردارد.

 

كودكي كه امروز در دل اين آسيب‌ها رشد كرده و جرم، اعتياد و بسياري از تخلفات ديگر با گوشت و خون وي آميخته مي‌شود، نمي‌تواند سرمايه خوبي براي كشور باشد.پس لازم هست مسئولان و مديراني كه در اين زمينه مسئوليت دارند، فارغ از بحث‌های سياسي و جناحي به صورت جدي و مستمر در جهت كاهش آسيب‌های اجتماعي قدم بردارند.