شاد بودن و خندیدن در دنیای کودکانه حقی هست که همۀ فرزندان دارند و این وظیفه پدر و مادر هست که فرصت خوشحال بودن را برای آنان فراهم نمایند. حدود 9 سالش بود. ساكت نشسته بود. سرش را پایین انداخته بود و در وسیله بازی كه دستش داده بودند، غرق شده بود. به زور توانستم سر صحبت را با او باز كنم. برای كودكی به سن او، این حد از سكوت، عجیب بود.
چند كلمه كه با او صحبت كردم، دیدم دایره واژگانی خوبی هم دارد اما این دایره واژگانی اکثر متعلق به بزرگترها بود! درمورد بازی و تفریح با او صحبت كردم. اگرچه عادت دادن كودك به مطالعه، اتفاق بسیار خوبی هست اما انگار این كودك همه ي چیز را در مطالعه می دید.
بچههاي هم سن او به راحتی میتوانند با اسكوتر، دوچرخه –و اگر یاد گرفته باشند- با اسكیت بازی كنند. علاوه براینكه اینقدر ساكت و آرام جایی نمی نشینند! از بچه حواسم پرت حرفهاي پدر و مادرش شد. شنیدم مادرش می گوید:« وی را طوری تربیت كردهایم كه آرام بنشیند.
برخلاف تعداد زیادی از بچهها كه بیشفعال و دائما درحال بازی میباشند، فرزند ما یاد گرفته كه بنشیند.» صحبتهاي مادر ادامه داشت و من كلمههاي «بنشیند»، «آرام باشد»، «خیلی حرف نزند» و شبیه به آن را دائما از زبان مادرش میشنیدم.نخواستم وارد بحث شوم و بگویم، هربچه آرامی، الزاما سالم نیست.
نخواستم بگویم هر بچهاي كه بازی و شیطنت میكند، الزاما بیتربیت و بیشفعال نیست و هر بچهاي كه همه ي چیز را در خواندن كتاب و سر فرو بردن در بازیهاي انفرادی خلاصه كند، بچه موفقی نخواهد بود. بهنظرم مشكل اصلی والدین این كودك این بود كه خودشان « خوشحال زندگی كردن» و «خوشحال بودن» را بلد نبودند
و به همان شكل عبوس و خسته، فرزندشان را تربیت كرده بودند. رفتار و گفتار والدین و آن بچه، شد بهانه برای بررسی اینكه چطور باید والدین كودكان را خوشحال تربیت كنند و اصلا اینكه شادی برای بچه چقدر ضروری هست
شادی مهم هست چون…
« خنده بر هر درد بیدرمان دواست» این ضربالمثل را بارها شنیدهاید و حتما خودتان هم امتحان كردهاید كه وقتی خوشحال هستید، انگار جهان رنگ دیگری دارد. بنابراین ساختار ذهنی ما با شادی بیش از غم سازگار هست. شادی چه اثری روی جسم و روان كودكان دارد؟
شادی و قلب
شادی یكی از راهكارهای حفظ سلامت قلب كودكان هست. چرا؟ كودكی كه خوشحال هست، قلب سالمتری دارد. علت علمی این اتفاق، تنظیم ضربان قلب و پیشگیري از ایجاد حمله قلبی ناشی از عصبانیت و از سوی دیگر كنترل میزان فشار خون هست. در افراد خوشحال، میزان ضربان قلب در هر دقیقه، شش تپش كمتر از دیگران هست.
بنابراین قلب این افراد تحت فشار نیست و به آرامی فعالیت میكند. این واقعیت را هم اضافه كنیم كه قلب با هر ضربه عاطفی- احساسی واقعا میشكند. این شكستن به شكل آسیب به مویرگهاي ظریف قلب اتفاق میافتد كه در نهایت باعث آسیب جدی به قلب میشود.
شادی و ایمنی
فرزندتان از نظر تغذیهاي مشكلی ندارد اما بیش از همكلاسیهایش سرما میخورد. بدن او به قدری ضعیف شده كه چند بار هم دچار مشكلات گوارشی یا عفونی شده هست. چرا؟ فرزندتان دچار مشكل روحی هست كه با شما در بین نمیگذارد. این مشكل باعث شده او خوشحال نباشد. در افرادی كه دچار غم مزمن یا مقطعی میباشند، سامانه ایمنی بهشدت ضعیف عمل میكند. «خوشحال بودن» به شكل كاملا سینوسی روی عملكرد سامانه ایمنی تأثیر می گذارد.
شادی و آرامش
استرس و اضطراب نهتنها عوارض جسمانی را بهدنبال دارد؛ بلكه باعث اختلال در عملكرد مغز و ترشح هورمونها می شود. استرس و اضطراب كه نقطه مقابل شادی و آرامش هست، به راحتی میتواند كودك بسیار باهوشی را به كودكی حواس پرت و ناموفق تبدیل كند. استرس یكی از عوامل بازدارنده فعالیت هوش در كودكان هست. هرچه كودك شادتر باشد، استرس از او دورتر هست.
شادی و دردها
«هیچ اتفاق خاصی نیفتاده هست!» اما این نظر شماست! فرزندتان با علائمی مثل دل درد، دلپیچه، سردرد، بیحوصلگی و حتی تب از خواب بیدار می شود. این مشكلات جسمی بهراحتی میتوانند علائم عدم شادی كودك و غم از چیزی باشند كه با شما در بین نگذاشته هست.
شادی و خلاقیت
همانگونه كه خلاقیت با تشویق اکثر و اکثر جان می گیرد، شادی یكی از خوراكهاي ذهنی مهم برای خلاقیت هست. كودكانی ذهن آزاد و خلاق دارند كه از امنیت روانی و شادی بیشتری برخوردار میباشند.
چطور فرزندمان را خوشحال تربیت كنیم؟
برخی از كودكان – كه گرچه در بزرگسالی هم این صفت را همراهشان خواهند داشت- نمی توانند خوشحال باشند. انگار از شادی هراس دارند. این كودكان در بزرگسالی دچار مشكلی به نام «ترس از خوشحال بودن» میشوند. بنابراین برای اینكه فرزندان شادی داشته باشید، باید به انها یاد بدهید كه چطور از زندگی لذت برده و خوشحال باشند.
با او حرف بزنید
اصلا فكر نكنید بچهها ذهنشان كاملا خالی هست و دغدغهاي ندارند. كودكان ممكن هست دغدغه سرماخوردگی عروسكشان، ترس از تركیدن بادكنك، خراب شدن كفش اخیر تا نگرانی از مرگ مادر بزرگ را با خود یدك بكشند اما چیزی نگویند. بنابراین در طول روز، حتما سعی كنید با آن ها وارد صحبت شوید. به حرفهايشان گوش بدهید و انها را از دغدغههاي بزرگ و كوچكشان رها كنید.
با هم بخوانید و بازی كنید
فرزند شما باید چند ساعتی را با پدر و مادر یا خواهر و برادرش خوشحال باشد. بنابراین حتما ساعتهایي از صبح یا بعدازظهر را به بازی كردن با كودك اختصاص بدهید. برای او كتاب بخوانید. با او كارتون مشاهده نمایید. با او ذرت و پفك بخورید. حضور و همراهی شما، امنیت دلیل كودك و در نتیجه شادی وی را همراه خواهد داشت.
متعلق به او باشید
احساس «تعلق دلیل به كسی یا چیزی» باعث شادی می شود. به همین علت افرادی كه احساس میكنند دوست داشتنی نیستند، از جمع دور مانده و دچار افسردگی می شوند. فرزند شما باید با تمام وجود حس كند كه شما به او تعلق دارید و او به شما. بنابراین هیچ وقت، در هیچ شرایطی
از دسترس او دور نشوید. این به این معنی نیست كه دائما همراه او باشید؛ بلكه به این معنی هست كه به او اطمینان بدهید درصورتی كه به شما نیاز داشته باشد، شما حاضر خواهید بود. بخش دیگری، با محبت كردن به او، در آغوش گرفتن، گفتن كلمهها و جملههایي مثل «دوستت دارم»، « تو دختر یا پسر مفید من هستی»، « من همه ي وقت كنار تو هستم» و… محقق میشود.
این جملهها ممنوع هست
به هیچوجه در هیچ شرایطی از جملههایي كه شخصیت كودك را نشانه می رود، بهره گیری نكنید. برای مثال اگر كار بدی كرد، برای تربیت او ازجمله « تو دختر یا پسر خوبی نیستی»، «دیگر تو را دوست ندارم»، «به پدرت خواهم گفت» و… بهره گیری نكنید. بزرگترین تأثیر این جملهها،
احساس تنها شدن، دوست داشته نشدن، مفید نبودن، فاصله گرفتن و از پدر و مادر را برای او به همراه دارد. این احساسهاي منفی مسلما بهتدریج كودك را به بچههاي عبوس تبدیل خواهد كرد.
در شكستها همراهش باشید
فرزند شما همۀ وقت} به حمایتتان نیاز دارد. این نیاز در سن كم، كاملا محسوس هست. وقتی فرزندتان شكستی را تجربه میكند هم باید از آن درس بگیرد و هم اینكه شكست نباید شادی وی را از بین ببرد و زندگیاش را دچار مشكل كند. به این شكل همراه او باشید:
درمورد آن صحبت كنید. حین صحبت كردن او، اصلا داوری نكنید. بگذارید درمورد مساله هرچه در ذهن دارد، بگوید.
اگر از شما راهنمایی خواست، بگویید. گرچه در سن كم این مساله ضروری هست اما در دوره نوجوانی و جوانی، بهتر هست صبر كنید تا از شما بخواهد تا درمقابلتان نایستد.
طرف او بایستید اما منصف باشید. اگر حتی می بینید حق با طرف مقابل هست، ابتدا كنار فرزندتان بایستید و بعد بهتدریج مواردی را كه اشتباه كرده، به او گوشزد كنید.
بگذارید احساسش را بروز دهد.
هیچ وقت شكست را یادآوری نكنید.
به علایق او دقت كنید
به گزارش پارس ناز از احساس خودتان شروع كنید. فكر كنید كه كسی به علایق شما دقت نشان بدهد. برای رسیدن شما به هدفهايتان كه از علاقه شماست، به شما كمك كند. چقدر خوشحال خواهید شد؟ این درمورد كودكان هم صادق هست. بنابراین حتما به علایق او دقت كنید
و به جای اینكه خواستههايتان را به او تحمیل كنید، برای شناختن خواستههاي كودكتان وقت بگذارید. شادی او زمانی تكمیل می شود كه بتواند انچه را دوست دارد – در راستای موفقیت او- انجام دهد.