آموختن در هر لحظه
او دانش آموخته بازیگری نیست اما میگوید كارش برایش صحنه آموختن بوده. فریبا كوثری قبلا در مصاحبهاش با «سیبسبز» گفته بود: «خوشحالم كه با كارگردانهای خوب و بزرگی كار كردهام. مرحوم رسول ملاقلیپور، كمالتبریزی، مرحوم شهریار پارسیپور، جعفری جوزانی، داوود میرباقری، سهیلیزاده، مهدی فخیمزاده، تهمینه میلانی و همینطور بازیگران خوبی كه از آنها چیزهای بسیاری آموختم. آن موقع كلاسهای بازیگری كه نبود، تازه جنگ تمام شده بود و آموزش بازیگری هم جایگاه مشخصی نداشت. به همین دلیل سعی كردم از استادان بزرگ آن زمان یاد بگیرم. شاید شاگرد خوبی نبودم؛ ولی همه تلاشم را میكردم. من دركنار زندهیاد خسرو شكیبایی، مهدی هاشمی، فرامرز قریبیان، جهانگیرالماسی، مرحوم حمیده خیرآبادی، محمدعلی كشاورز و بزرگان دیگری كه هركدام دنیایی از تجربه بازیگری بودند، درسهای زیادی یاد گرفتم.»
پر كار بودن همیشه خوب نیست!
پارس ناز:فریبا كوثری بازیگر پركاری نیست و دوست هم ندارد كه باشد. میگوید هنوز هم وقتی كار جدیدی به او پیشنهاد میشود، تا چندشب اضطراب دارد و خوب نمیخوابد. میگوید: «تا وقتی كه احساس كنم نقش را پیدا كردهام و میتوانم از پس آن بربیایم هم این حالت ادامه دارد. بزرگی درباره بازیگری گفته است: «2چیز اسم بازیگر را ماندگار میكند: یكی انتخاب درست و دیگری زندگی سالم.» شاید به دلیل همین سختگیری درانتخابهاست كه خیلی پركار نیستم. دلم نمیخواهد چندكار را با هم قبول كنم چون حتما كارهای دلچسبی نخواهند شد.»
خودش هم معتقد است كه این حرفه طوری است كه به راحتی میتوان در آن درگیر حاشیهها شد اما میگوید:
«سعی میكنم درگیر حاشیه نشوم. به برنامههای زیادی دعوت شدم كه از یك جایی به بعد دیدم این برنامهها دارند همهوقت من را میگیرند و دیگر نرفتم. چون دلم میخواهد كنار بازیگری، زندگیای داشته باشم كه مال خودم باشد و هرچقدر حاشیه از متن اصلی زندگی یك بازیگر جدا باشد، بازیگر راحتتر است.»
پیدا كردن بهترین راه برای عبور از روزهای سخت
زندگی فریبا كوثری هم مثل تمامی ما فراز و فرودهایی داشته اما او میگوید: «زندگی را خیلی سخت نمیگیرم، به هر حال باید یك جوری زندگی كرد. هر كسی هم برای بهتر زندگی كردن روشی دارد. درست است كه خیلی اتفاقها دست من نیست ولی سعی میكنم تعداد حس و حالهای خوبم بیشتر از لحظههای دلگیریام باشد. هروقت هم افسرده میشوم، سر خودم را گرم میكنم؛ كلاس ورزش میروم و به دوستانی كه مدتی است ندیدمشان سر میزنم. اگر فرصتی دست بدهد مسافرت میروم كه معمولا هم شمال است و بالاخره زندگی ادامه دارد.»
او دوست ندارد كه چند كار را با هم قبول كند اما زمانی كه كاری را میپذیرد، با تمام وجود برای موفق شدن تلاش میكند و وقت میگذارد. خودش معتقد است: «این انرژی بهدلیل علاقه زیاد به كار است. تا وقتی كاری را دوست نداشته باشی، یك ساعتش را هم نمیتوانی تحمل كنی و هرلحظه كار برایت عذاب است اما اگر علاقه وجود داشته باشد، هر روزش برایت یك ساعت میگذرد. درهرصورت همیشه خودم را متعهد میبینم، آن هم نسبت به یك جمعیت 70-60 میلیونی و علاوه برعلاقهام، این تعهد هم من را سرپا نگه میدارد.»
فریبا كوثری فقط یك بازیگر نیست. او یك آشپزحرفهای است و به این كار عشق میورزد. پیش از این از زبان خودش شنیده بودیم: «از اینكه بروم مهمانی و خودم شیرینی درست كنم و ببرم، از اینكه عید باشد و شیرینیهای خانه را با دست خودم پخته باشم، از اینكه مهمان بیاید و از شام گرفته تا شیرینی و دسر را خودم تهیه كرده باشم، لذت میبرم چون كار دست خودم است و حس خوبی به من القا میكند. من با آشپزی به آرامش میرسم. گاهی كه عصبانیام و حالم زیاد خوب نیست، آشپزی میكنم چون فكرم را مشغول میكند و به من آرامش میدهد، درعینحال خلاقیت و نوآوری دارد. قالبگیری و تزئین و بستهبندی، همهشان به خلاقیت ربط دارند.»
پذیرفتن واقعیتهای زندگی
او فرزندی ندارد اما رفتار مادرانه را در زندگی با برادر زادههایش تجربه كرده است. خودش معتقد است: «اصلا مهم نیست كه هیچوقت مادر نبودهام. یكسری واقعیتها را در زندگی باید پذیرفت. اگر در 18سالگی ازدواج میكردم، الان یك پسر 20 ساله داشتم. مهم این است كه اول باید خودم نقش را باور كنم تا مردم هم بتوانند باورش كنند. بعد هم البته فكر نمیكنم در مجموعهای كه به نسبت موفق است، فقط یك یا چند بازیگر نقش دارند.2 تا بچه برادر دارم كه عاشقانه دوستشان دارم؛ كیمیا 14 ساله و پوریا 11 ساله است كه همه زندگی من و در واقع بچههای من هستند چون خیلی برای بزرگشدنشان زحمت كشیدهام و فكر میكنم جزو معدود عمههایی باشم كه آنها هم خیلی من را دوست دارند.»