اگر میخواهید برای فرزندتان کلاس تابستانی گزینش کنید به شما تبریک میگوییم زیرا به فکر پیشرفت وی در آینده نزدیک هستید. تعداد زیادی از خانوادهها در فصل تابستان فرزندشان را روانه کلاسهاي آموزشی میکنند که در طول سال تحصیل فرصت شرکت در آن را ندارند.
با اینکار، هم بچهها مهارتهایي را یاد می گیرند که شاید در مدرسه کمتر بدانها پرداخته شود، هم خودمانیم، تعارف که نداریم، پدر و مادرها باز وقتی برای نفس کشیدن با خیال راحت پیدا می کنند! تازه از اینکه فرزندشان دائم اکثر و اکثر میآموزد لذت هم میبرند. اما گزینه کلاس خیلی مهم هست.
بعضیها فکر میکنند بالاخره کلاس کلاس هست، شاید یکی به اندازه دیگری محتوا برای آموزش نداشته باشد، اما بالاخره از هیچی که بهتر هست! نه، نه واقعا هر کلاسی از کلاس نرفتن بهتر نیست. بعضی کلاسها به خصوص برای کودکان، اگر اصولی نباشند، اگر درست با بچهها رفتار نکنند، تازه میتواند آسیبزننده هم باشند. پس مفید به گزینش کلاس دقت کنید و سرسری از آن نگذرید.
جایگاهی برای تمرین مهارتهاي اجتماعی
امروزه کلاسهاي گوناگونی برای کودکان در سنین گوناگون، در مراکز متنوع، از مهدهای کودک و منزلهاي فرهنگ گرفته تا کلینیکهاي روانشناسی و انواع مراکز با عنوانهاي متفاوت، برگزار می شود. صرفنظر از اینکه در هرکدام از این کلاسها به بچهها چه چیزهایی آموزش داده می شود، کلاس یک ویژگی بسیار مهم دارد: امکان برقراری رابطه با سایر کودکان و ارتقای مهارتهاي اجتماعی.
مطالعات نشان می دهند که حتی کودکانی که تکفرزند میباشند، با ورود به فضاهای اجتماعی مثل مهدکودک و کلاسهاي آموزشی، می توانند مهارتهاي اجتماعی لازم برای زندگی آینده خود را بیاموزند. بنابراین، شرکت در یک کلاس مناسب، گذشته از هر چیز، فرصتی هست برای خروج از فضای محدود خانواده، وارد اجتماع شدن، آشنا شدن با انواع تعاملها و رفتارهای اجتماعی و آموختن مهارتهایي که شاید هیچکجای دیگر نمیتوانند به این شکل بیاموزند.
گرچه که مدرسه خود فضایی تعیینکننده، تاثیرگذار و مهم در این راستا هست، اما درعینحال به علت شرایطی که دارد، مثلا نظم و مقررات از پیش تعیینشده، اهمیت تکلیف و نمره، محدودیت کلاسها و … قدری با کلاسهاي آزادترِ مطلوب و متناسب با سلیقه بچهها تفاوت دارد.
درهمینراستا، برای گزینه یک کلاس مناسب، دقت به فضای آن بهطور کلی، اهمیت دارد. میتوانید با دیدن مشاهده نمایید که چهقدر رابطه کودکان در آن محیط با هم دوستانه هست. چهقدر به ارتباطات اجتماعی کودکان توسط مربیان اهمیت داده می شود. نحوه برخورد خود مربیان باهم و با کودکان بهچهصورت هست، چهقدر به کودک دقت میکنند، چهقدر دوستانه برخورد می کنند یا در مقابل، رفتاری پرخاشگرانه و یا سرزنشگر دارند.
بها دادن به خلاقیت و آزادی عمل
یکی از بحثهاي مهمی که درباره آموزش کودکان باید مورد دقت قرار داد، خلاقیت و آزادیعمل هست. یکی از انتقادات مهم و اساسی به آموزش و پرورش، محدود کردن خلاقیت کودکان و شکل دادن به نظام فکری آنها در جهتی خاص هست که شاید با ویژگیهاي فردی همه ي بچهها سازگار نباشد و در نتیجه، باعث ازدستدادن بخشی از توانمندیها و بالفعل نشدن تعداد زیادی از بالقوههاي کودک شود.
شاید برای شما، پرواز یک شاپرک مزاحم، یا خار داشتن یک بوته اصلا دیدنی نباشد، اما برای یک کودک مثل معجزه می ماند. شاید شما به مخلوطکن و اتفاقی که درون آن برای میوهها میافتد عادت کردهباشید، یا اینکه وقتی آب روی قاشق میریزد چهطور به اطراف میپاشد، اما کودک به آنها به چشم پدیدهاي متفاوت نگاه میکند که گاه باید بارها و بارها آنها را تماشا کند تا درکی بهتر از آنها داشته باشد و اطلاعات کافی در مورد هرکدام را به ذهن بسپارد.
زندگیِ پر از نه، نکن، دستنزن، برندار، ندو، ….. در واقع بستن درهای تجربه و یادگیریِ بهروز کودک هست. او به حدی از آزادی عمل برای رشد سالم نیاز دارد، گرچه تا حدی که امنیت خودش و دیگران بهخطر نیافتد. اما له کردن یک شکلات، پرپر کردن یک گل، انداختن دانه دانه قندها توی یک لیوان آب، روشنکردن تک به تک چراغهاي لوستر و هزاران مثال دیگر، چه خطری میتواند داشته باشد؟
درحالیکه واکنش اغلب والدین به همین تجربههاي ساده، پر از خط و مرز هست. واقعیت این هست که خیالپردازی و خلاقیت از ابزارهای حیاتی رشد کودکان هست که باید بدانها دقت داشت. کودک با خیالپردازی خود، دنیای اطرافش را هر آنچه دوست دارد تصور می کند و با بهره گیری از خلاقیتش،
قوانین تازه را در دل محیط اطراف خود میآموزد: وقتی صندلی، کشتی میشود، عصا، اسب می شود، سبزیجات، موجودات فضایی می شوند و … کودک با تمام وجود در حال تمرین آموختههاي خود هست. چندبار پیشآمده که ابزار بازی خیالپردازانه وی را برهم بزنید و یا وی را به اینعلت سرزنش و توبیخ کنید؟ اگر تکالیف مدرسه بودند و او مشغول تمرین بود، همین واکنش را میداشتید؟ یادتان نرود که بازی، ابزار یادگیری و تمرین او هست.
از آنجا که کودکان معولا با ورود به مدرسه و روبرو شدن با قوانین خاص محیط آموزشی و نیز سیستم تدریس، نحوه آموختن خود را تغییر میدهند. مهم هست که کلاسهایي را برای فرزندتان برگزینید که راههاي یادگیری وی را محدود نکنند و با قوانین اثبات و سختگیرانه، جلوی خلاقیت و آزادی عمل وی را نگیرند.
تعداد زیادی از آموختههاي اساسی کودکی، به واسطه بازیهاي آزادانه و بدون چارچوب آموخته میشوند و نباید این سیستم یادگیری را کلا از روند زندگی یک کودک حذف کرد.
تناسب با استعدادهای فردی
شما حتما علایق و آرزوهایی دارید. ممکن هست عاشق پیانو باشید یا به مسابقات ورزشی بسیار علاقمند باشید. گرچه داشتن فرزندی که یک ارکستر را رهبری می کند یا فرزندی که در مسابقات المپیک جهانی شرکت می کند، وسوسهانگیز هست. اگرچه بارها این جمله را شنیدهاید، اما دست از چنین وسوسههایي کشیدن آسان نیست.
از یاد نبرید که در هر اساساي، پیشرفت می تواند غرورآفرین باشد. بنابراین، گذشته از تصمیمگیری، اجازه بدهید فرزندتان هم علایق خودش را محک بزند. وی را مجبور به کاری نکنید. فرصت فراوانی برای یادگیری در پیش روی او هست. به واکنشهایش حساس باشید. کارهایی که با کنجکاوی دنبال میکند و یا برایشان زمان بیشتری می گذارد، میتوانند نشانگر علایق او باشند.
چندان نمی توان از کودکی در آن سن انتظار داشت که مثلا خودش اعلام کند عاشق کدام ساز هست، به چه ورزشی اکثر علاقه دارد یا در رفتارهای اجتماعی یا … جذابیت بیشتری میبیند. بلکه علاقه به رنگها، حافظه بصری مفید، دقت چندان به جزییات و نکات دیداری برای مثال، میتوانند نشانه علاقه و توانمندی او در اساسهاي هنری بصری، از نقاشی و عکاسی گرفته تا معماری و فیلمسازی باشد.
والدین، برترین افراد برای تشخیص علایق فرزند خود میباشند، به این شرط که در این اساس دید بازی داشته باشند و چشمشان را روی واکنشهاي فرزند خود نبندند. گرچه از نظر متخصصین و تستهاي مربوطه هم برای درک بهتر علایق، توانمندیها و نقاط ضعف فرزند خود می توانید کمک بگیرید.