عادل یراقی کارگردان سینمای کشور ایران هست که اگرچه نام آشنا و مشهور نیست اما آثار ارزشمندی دارد که با وی گفت و گو اي کوتاه انجام شده هست. نام عباس کیارستمی آن قدر معتبر و شناختهشده هست که در تیتراژ هر فیلمی که بیاید باعث می شود تا مخاطب راجع به آن کنجکاوی بیشتری به خرج دهد و سطح توقعش از آن فیلم اکثر شود.
عادل یراقی کارگردان جوانی هست که در کارگاههاي کیارستمی مورد دقت این فیلمساز فقید قرار گرفت و همین ارتباط استاد و شاگردی بود که منجر به همکاری آن ها در تولید فیلم شد. نخستین همکاری آن ها فیلم «آشنایی با لیلا» بود که براساس طرحی از کیارستمی و نگارش مشترک فیلمنامه ساخته شد که دو سال پیش به پخش عمومی درآمد.
این روزها فیلم «امتحان نهایی» دومین همکاری مشترک کیارستمی و یراقی با بازی شهاب حسینی و لیلا زارع بر پرده سینماهاست که بروشنی ردپای کیارستمی در آن دیده میشود. یراقی در گفتوگویی که می خوانید درمورد چرایی و چگونگی تولید این فیلم توضیح می دهد .
از چگونگی شکلگیری فیلمنامه «امتحان نهایی» برایمان بگویید؟ و اینکه چطور شد تصمیم گرفتید با همکاری زندهیاد کیارستمی این فیلمنامه را بنویسید؟
من خودم تحصیلات سینمایی دارم، اما در کارگاههاي آقای کیارستمی هم شرکت می کردم و همانجا بود که ایشان از فیلمهاي کوتاهم خوششان آمد. در فیلم اولم، «آشنایی با لیلا» هم دقیقا مانند «امتحان نهایی» طرح از آقای کیارستمی بود و مشترکا فیلمنامه را نوشتیم. مرحوم کیارستمی از نتیجه «آشنایی با لیلا» خیلی راضی بود و باعث شد در فیلم امتحان نهایی نیز ما با هم همکاری کنیم.
که متاسفانه نشد تا ماحصل «امتحان نهایی» را ببینند.
نه، «امتحان نهایی» را هم دیدند. ما زمستان سال ۹۳ این فیلم را ساختیم که طبیعتا باید در عرض یک سال پخش و پخش میشد، اما با اینکه قرارداد پخش داشتیم پخشکننده از اینکار سرباز زد! به هر حال فیلم ماند تا سال قبل در همین روزها که آقای کیارستمی در بستر مریضی بودند و فیلم را دیدند و خیلی هم آن را دوست داشتند.
بخصوص از بازی خانم لیلا زارع، نحوه دیالوگگوییها، لوکیشنهاي فیلم و… خیلی تعریف کردند. حتی از فیلم برداری آقای جعفریان در «امتحان نهایی» به قدری راضی بودند که گفتند در فیلم بعدیام «که قرار بود در چین بسازند» حتما با آقای جعفریان همکاری خواهند کرد که نشد.
در «آشنایی با لیلا» خودتان در کنار لیلا حاتمی بازی کردید و پیروز هم بودید. در «امتحان نهایی» هم ظاهرا قرار بوده خودتان بازی کنید، چرا این اتفاق نیفتاد؟
من هیچوقت علاقهاي به بازیگری نداشته و ندارم. در «آشنایی با لیلا» هم آقای کیارستمی «چون قبلا در یکی از فیلمهاي کوتاهم نقش بازی کرده بودم» به من توصیه بازی داد و در امتحان نهایی هم به علت تجربه بازی در فیلم «آشنایی با لیلا» قرار بود خودم در آن بازی کنم، اما تهیهکننده گفت به علت مسائل پخش و پخش باید از بازیگر شناخته شدهاي بهره گیری کنیم و این شد که من در این فیلم بازی نکردم.
چطور شد نقشهاي اصلی را به شهاب حسینی و لیلا زارع سپردید؟ برای اینکه بازیگران را در حال و هوای فیلم قرار دهید از چه تکنیکی بهره گیری کردید؟
شهاب حسینی که اصلا نیاز به معرفی ندارد، ولی من آشنایی قبلی با او نداشتم، اما بعد از پیگیریهایي توانستم ایشان را ببینم و درمورد فیلم با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم. حتی آقای حسینی آن زمان سرکار دیگری بود و نزدیک به فیلم برداری سریال «شهرزاد» هم بود، ولی در نهایت توانستیم با هم همکاری کنیم.
خانم زارع هم توصیه آقای حسینی بودند و گرچه من بعد از چند بار ملاقات با ایشان به این نتیجه رسیدم کاملا برای این نقش مناسب میباشند. تمام بازیگران فیلم من بسیار مفید بودند و ما بعد از تمرینهایي که با هم داشتیم، توانستیم به جایی که می خواهیم برسیم.
«امتحان نهایی» پایان تلخی دارد، در صورتی که فیلمهاي زندهیاد کیارستمی سرشار از امید و نور زندگی هست. این پایان توصیه شما بود یا آقای کیارستمی؟
فیلمنامه همان زمان هم که طرحی دو خطی داشت پایانش تلخ بود و در ممیزی هم حدود یک دقیقه پایان فیلم حذف شد. ایده مرگ از همان ابتدا که آقای کیارستمی طرح را در اختیار من قرار داد در پایان فیلم وجود داشت.
با دقت به اینکه در حال حاضر به علت فضای انتخابات آمار فروش سینماها پایین آمده، شما برای معرفی و تبلیغ فیلمتان از چه روشهایي بهره گیری می کنید؟
به نظرم هر فیلمی اگر بعد از تولید در زمان مناسب پخش نشود و به قول مشهور بماند، کارکردش را از دست میدهد و فیلم ما هم متاسفانه قربانی همین مناسبات پخش و پخش شد. امتحان نهایی فعلا در شهر تهران حدود ده سینما را آن هم با سئانسهاي مرده که رفت و آمد مردم کم هست در اختیار دارد و مسلما در
چنین شرایطی با فیلمهایي که از هر لحاظ تبلیغات زیادی دارند، نمی توانیم رقابت کنیم. «امتحان نهایی» فیلم تجاری نیست، اما نخستین فیلم از مکتب فیلمهاي هنری نزدیک به سبک زنده یاد کیارستمی هست که پخش عمومی شده هست. این فیلم نیاز به مشارکت مخاطبش دارد که باید آن را با دقت و تعمق ببیند. ما در این فیلم تعمدا خواستیم
مخاطب را به چالش بکشیم. نخواستیم علاوه بر اتفاق رئالی که در فیلم در جریان هست، موضوعی را به مخاطب تحمیل کنیم و این طور می شود که فیلم ریتم یک زندگی حقیقی را میگیرد. «امتحان نهایی» فیلمی متفاوت هست که بیننده برای تماشای آن باید حوصله به خرج دهد.
داستان یک معلم ریاضی
یراقی در فیلم امتحان نهایی داستان معلم ریاضی« شهاب حسینی» را به عکس می کشد که برای تدریس درس ریاضی به یک پسربچه به منزل آنها رفت و آمد دارد و همین امر باعث آشنایی او با مادر بچه «لیلا زارع» می شود. پسر به این مساله پی میبرد و همین موضوع باعث رقم خوردن اتفاقاتی می شود که سوژه اصلی فیلم را تشکیل می دهد.