امروز لیستی از بهترین اپلیکیشن ها برای آیفون و سیستم عامل ios را جمع آوری کرده ایم. دراین سیستم عامل باید وارد فروشگاه مخصوص appstore شوید و بر عکس اندروید نمیتوانید بـه غیر از فروشگاه مشخص شده از جای دیگری اپ نصب کنید. دراین فروشگاه هزاران اپلیکیشن وجوددارد. از کجا بدانیم کدام برنامه ها واقعا کاربردی و مفید هستند؟ در ادامه با پارس ناز همراه باشید تا این فهرست مفید را مرور کنیم.
نسخه آیفون Outlook در مقایسه با اپلیکیشن پیشفرض ایمیل از امکانات بسیار بیشتری بهره میبرد و علاوه بر این، از پوش نوتیفیکیشن هم پشتیبانی می کند. این اپلیکیشن بشما اجازه می دهد بـهاسانی بین ایمیل و تقویم موجود سوئیچ کنید، برای پاک یا آرشیو کردن پیام از سوایپ استفاده کنید و فایلهاي حجیم را بدون دانلود کردن، ارسال کنید. از بین اپلیکیشن هاي آیفون ، این مورد طرفداران زیادی دارد و خوشبختانه کاملاً رایگان اسـت.
یکیدیگر از اپلیکیشنهاي مفید، Spark اسـت کـه از پوش نوتیفیکیشن هم پشتیبانی می کند و بـهاسانی میتواند ایمیلهاي شخصی، کاری، تبلیغاتی و دیگر موارد را تفکیک کند. هم چنین از رابط کاربری سادهاي هم بهره میبرد و عملکرد آن هم خیلی خوب و سریع اسـت.
Spark
خوشبختانه در میان اپلیکیشن هاي آیفون جای گزینهاي زیادی برای مرورگر پیشفرض یعنی سافاری وجوددارد کـه انتخاب اول تعداد زیادی از کاربران گوگل کروم اسـت. این مرورگر عملکرد قابل توجهی دارد و خیلی آسان می تواند با دیگر سرویسهاي گوگل سینک شود.
Chrome
یکی از بهترین اپلیکیشن هاي آیفون در زمینهي تقویم، بی شک Fanstastical 2 اسـت کـه اپلیکیشن تقویم و یادآوری امور را ترکیب کرده اسـت. دراین اپلیکیشن لازم نیست پیامهاي ساده و رباتیک تایپ کنید بلکه با تایپ اهداف معمولی کـه شامل زمان موردنظر اسـت، خود آن میتواند یک یادآوری جدید در تقویم برای انجام هدف مذکور ایجاد کند.
Fantastical 2
Google Calendar هم یکیدیگر از گزینههاي عالی محسوب می شود کـه رابط کاربری زیبا و جذابی دارد و از لحاظ پردازش زبان طبیعی هم تا حد زیادی میتوان روی آن حساب کرد.
Google Calendar
انتخاب سوم مـا هم Calendars از شرکت Readdle اسـت کـه از تعداد زیادی از قابلیتهاي دو مورد دیگر بهره می برد ولی از طراحی و جزئیات دیگر تفاوتهایي با آنها دارد.
Calendars by Readdle
اگر بـه یک اپلیکیشن هواشناسی بسیار دقیق بـهخصوص در زمینهي پیشبینی باران نیاز دارید کـه مثلا پیش از شروع باران برای شـما نوتیفیکیشن بفرستد، استفاده از اپلیکیشن Dark Sky را توصیه میکنیم. دراین اپلیکیشن موارد مختلف بادقت بسیار زیادی ارائه می شود و اگر خواستار بهرهگیری از دادههاي بیشتری هستید، باید اشتراک سالانه آن کـه ۳ دلار اسـت، بپردازید.
Dark Sky
۲ مورد دیگر از بهترین اپلیکیشن هاي آیفون در زمینهي هواشناسی AccuWeather و Weather Underground اسـت. AccuWeather یک اپلیکیشن رایگان «همراه با تبلیغ» اسـت کـه یکی از بخشهاي جذاب آن MinuteCast نام دارد؛ در اینبخش، وضعیت آبوهوایی دو ساعت آینده بادقت زیادی نمایش داده میشود.
AccuWeather
در نهایت باید بـه Weather Underground بپردازیم کـه حالا تحت مالکیت The Weather Channel قرار دارد. این اپلیکیشن هم دقت بسیار زیادی دارد و همواره در فهرست بهترینها قرار می گیرد.
Weather Underground
در بیشتر اوقات، آیفون درکنار مـا قرار دارد و بهتر اسـت در زمینهي فعالیتهاي ورزشی هم ازآن استفاده کنیم. مـا در اینجا نمیخواهیم بـه یک اپلیکیشن همه یفنرقیب مربوط بـه باشگاه ورزشی اشاره کنیم زیرا در چنین باشگاههایي بهتر اسـت از گوشی همراه استفاده نشود و تمرکز مـا معطوف بـه انجام حرکات ورزشی باشد.
Minute Workout
اگر چـه اپل مپس در چند سال گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته، اما در برابر دیگر اپلیکیشن هاي آیفون کـه بصورت تخصصی دراین زمینه فعالیت میکنند، هنوز حرف چندانی برای گفتن ندارد. محبوبترین اپلیکیشن در زمینهي نقشهها و مسیریابی، گوگل مپس اسـت کـه در سرتاسر جهان می توان روی آن و راهنماییهایي کـه ارائه می دهد، حساب کرد.
Google Maps
گزینهي بعدی کـه بـهخصوص در میان رانندگان طرفداران زیادی دارد، اپلیکیشن Waze اسـت. دراین اپلیکیشن اطلاعات مختلفی مانند وضعیت ترافیک، مسدود شدن راهها، وجود تصادف و دوربینهاي پلیس خیلی سریع بـهروزرسانی میشود.
Waze
در طی چند سال اخیر، دستیار صوتی گوگل پیشرفت شگفتانگیزی داشته ولی دستیار صوتی اپل یعنی سیری بـههیچعنوان عملکرد قابل توجهی نداشته اسـت. بهمین خاطر، بـه کاربران آیفون توصیه می کنیم از دستیار گوگل اسیستنت استفاده کنند زیرا این دستیار امکانات متنوعی را ارائه می دهد و خیلی آسان و سریع متوجه حرفهاي کاربر میشود.
Google Assistant
اگر چـه زمانی برای یادداشتبرداری در آیفون اپلیکیشن Evernote را توصیه می کردیم، اما گوگل با ارائهي اپلیکیشن Keep بسیار پرقدرت ظاهر شده و بهمین خاطر مقام اول را ازآن خود کرده اسـت. Google Keep یک اپلیکیشن یادداشتبرداری ساده و سریع اسـت و بدلیل بهرهگیری از قابلیتهاي جذاب، مورد توجه تعداد زیادی از کاربران قرار گرفته اسـت. برای دستهبندی یادداشت ها هم میتوانید از رنگ یا تگ استفاده کنید.
Google Keep
در میان اپلیکیشن هاي آیفون کـه در حوزه یادداشتبرداری فعالیت میکنند، میتوانیم بـه اپلیکیشن Journey هم اشاره کنیم. با استفاده از این اپلیکیشن میتوانید برنامههاي بلندمدت خودرا ثبت کنید و برای دستهبندی بـه ایدههاي مختلف هم میتوانید روی آن حساب کنید.
Journey
اگر بـه دنبال جای گزین اپلیکیشن دوربین پیشفرض آیفون می گردید، دراین زمینه ۲ گزینه بسیار محبوب وجوددارد. اولین مورد، اپلیکیشن Halide اسـت کـه انتخاب گستردهاي برای تنظیمات دوربین بشما می دهد کـه اپلیکیشن پیشفرض آیفون از چنین قابلیتی بهره نمیبرد.
Halide
دومین گزینه مختص افرادی اسـت کـه میخواهند ویدیوهای حرفهاي ضبط کنند. این اپلیکیشن FiLMiC Pro نام دارد و می توانید موارد مختلفی مانند بیت-ریت، نسبت تصویر، قفل کردن فوکوس یا دستی کردن آن، نوردهی و تعداد زیادی از موارد دیگر را تنظیم کنید.
FiLMiC Pro
در نگاه اول، رابط کاربری جذاب و ساده Snapseed توجهات کاربران رابه خود جلب میکند. با استفاده از این اپلیکیشن بـهاسانی میتوان انواع و اقسام عکسهای را ویرایش کرد. اگر چـه این اپلیکیشن ضعفهایي هم دارد، اما این ضعفها چندان محسوس نیستند. از همه ی مهمتر، رایگان بودن این اپلیکیشن و فقدان تبلیغات در آن باعث شده تجربهي کاربری خیلی خوبی را رقم بزند.
Snapseed
گوگل فوتوز هم در اصل یک سرویس ذخیرهسازی ابری اسـت کـه عکسهایي با حداکثر رزولوشن ۱۶ مگاپیکسلی را میتوان در فضای نامحدود آپلود کرد. علاوه بر این، گوگل فوتوز در زمینهي سازماندهی عکسهاي هم حرفهاي زیادی برای گفتند دارد و با بهرهگیری از هوش مصنوعی میتواند محتوای آنها را شناسایی کند و از این طریق آنها را دستهبندی می کند. در نهایت برای ویرایش عکس هم خوشبختانه از ابزار خوبی بهره می برد و تا حدی می توان روی آن حساب کرد.
Google Photos
بـه جرات می توان گفت کـه هیچ شرکت تولیدکننده لوازم الکترونیکیاي نتوانسته همانند اپل اشتیاق مردم را برانگیزد و تعداد زیادی از کاربران مجذوب دستاوردهای اپل بعنوان یک شرکت حوزه تکنولوژی هستند. این شرکت بـه همان اندازه کـه برای پنهان کاری و راز داری خود مشهور اسـت، بـه همان اندازه نیز محصولات واقعی را روانه بازار کرده.
گرچه لوگو رنگین کمانی شرکت اپل شناخته شده ترین لوگو قدیمی این شرکت اسـت، ولی اولین لوگویی مربوط بـه این کمپانی کوپرتیونیی، تصویری از اسحاق نیوتون بود کـه زیر یک درخت نشسته و یک سیب بر روی سر آن افتاده بود! در واقع این لوگو زمانی را نشان می دهد کـه برای اولین بار نیوتون رمز و راز گرانش زمین را کشف کرد.
پس ازآن، لوگوی سیب رنگین مشهور توسط «راب جانوف» طراحی شد تا بالاخره اپل لوگو خود رابه خوبی بشناسد. این لوگو برای سالها طرح اصلی این برند بودو درسال 1998 یک لوگو تک رنگ جای آنرا گرفت.
بـه منظور گرد آوری پول مورد نیاز برای خرید قطعات و هم چنین ساخت اولین سفارشهاي شرکت اپل، استیو جابز خودروی ون فولکس واگن خود و پس ازآن وزنیاک نیز یک خودرو حساب علمی 500 دلاری ساخت شرکت HP بنام Hewlett-Packard 65 رابه فروش رساند. شاید کسانی کـه پس از دهه 90 میلادی بدنیا آمدهاند از این کـه یک خودرو حساب اینقدر ارزش داشت، متعجب شوند.
اما اگر بـه سال 1976 بازگردیم، یک خودرو حساب علمی ارزش یک لپتاپ امروزی را داشت و اتومبیل حساب HP 65 نیز کوچکترین کامپیوتر قابل برنامه ریزی بود کـه تا آن زمان بـه بازار عرضه شده بود. در آن زمان وزنیاک آن رابا قیمت 795 دلار بـه فروش رساند، هرچند کـه مـا بر این باوریم اگر او خودرو حساب خودرا نمیفروخت میتوانست بـه خوبی ازآن در پیش بردن کارهایش استفاده کند!
قیمت بالای کامپیوترهای اپل در حال حاضر بزرگترین شکایتی اسـت کـه همواره منتقدان از این کمپانی دارند. اما از لحاظ تاریخی باید گفت کـه همواره محصولات این شرکت کوپرتینویی از قیمتی بالایی برخوردار بودهاند. در واقع زمانی کـه نرخ تورم را حساب کنیم، اولین کامپیوتر اپل قیمت بیشتری از مک بوک ایر و یا حتی مک بوک پرو 17 اینچی خواهد داشت. شاید قیمت گذاری 666.66 دلاری کمی عجیب بنظر می رسید.
بهمین خاطر وزنیاک طی یک گفتوگو در ارتباط آن توضیحاتی را ارائه کرد: مـن ارقام را تکرار کردم. هزینه عمده فروشی کـه برای فروشگاهها آب می خورد 500 دلار بوده کـه یک سوم کل قیمت بـه آن جهت خرده فروشی اضافه میشود و آن هم 667 دلار خواهد بود. مـن این مبلغ را رندتر کردم و قیمت 666.66 دلار را درآوردم. چرا کـه نوشتن و خواندن این مبلغ آسانتر اسـت.
آیا تاکنون عبارت Dogcow یا همان سگ گاو را شنیدهاید؟ کاربران اولین محصولات اپل احتمالاً این اسم را شنیده باشند، چرا کـه این آیکون در فونت Cairo مکینتاش اصلی قرار داشت. پس ازآن کـه فونت Cairo بازنشسته شد، زندگی خودرا با LaserWriter Driver 4.0 ادامه داد تا بعنوان یک نوع طلسم برای کاربران شرکت فناوری اپل شناخته شود. این آیکون توسط «سوزان کلاروس» طراحی شد.
آیکون تا زمان عرضه نسخه OS X در تمامی نسخههاي سیستم عامل مک قرار داشت. در اواخر سال 1980 میلادی این آیکون بـه محبوبیت بالایی رسید کـه حتی سایر توسعه دهندگان «حتی مایکروسافت» نیز ازآن در تبلیغات خود استفاده میکردند. همانگونه کـه احتمالاً حدس میزنید، اپل از این اتفاق راضی نبود و همان زمان بـه وسیله یک یادداشت سایر شرکتها را در مورد استفاده از سگ گاو منع کرد!
همانگونه کـه مشخص اسـت در نام لپتاپ «اپل لیسا» از نام دختر استیو جابز کمک گرفته شده، اما نام مکینتاش از کجا آمده اسـت؟ یکی از کارمندان اپل بنام «جف راسکیم» نام یکی از نژادهای سیب مورد علاقه خود رابه مدیران این شرکت پیشنهاد داد و از آنجایی کـه این نام با نام خود اپل و تم میوه گونه آنها هم خوانی داشت، آنرا انتخاب کردند.
مکینتاش فقط یک کدنام بودو استیو جابز گفته بود کـه قصد دارد نام پروژه نهایی رابه «دوچرخه» تغییر دهد. اما راسکین بـه روشنی میدانست کـه مکینتاش میتواند برای سالیان سال بعنوان نامی جذاب مطرح شود بهمین خاطر بر پیشنهاد خود پا فشاری کرد.
وقتی بـه سال 1994 بازگردیم، درواقع اپل اولین دوربین دیجیتالی رنگی را در ایالات متحده بـه تولید انبوه رساند. Apple QuickTake 100 میتوانست 8 عکس بگیرد و با یک کابل سریالی بـه مک متصل شود.
این دوربین دارای قیمت 749 دلار بود کـه اگر امروز میخواستید آنرا بخرید باید 1000 دلار پرداخت میکردید. این دوربین در دو مدل عرضه شد تا این کـه استیو جابز بـه تولید آن خاتمه داد.
داستان از آنجایی شروع شد کـه جابز قصد داشت برای پخش کننده موسیقی این شرکت نام «1000 موزیک در جیب شـما» را انتخاب کند.
با این حال آنها تصمیم گرفتند کـه نام دیگری را برای محصولات خود انتخاب کنند! این تصمیم زمانی تغییر کرد کـه آنها نام پاد را برای محصول خود برگزیدند و یک پیشوند i نیز همانند آی مک درکنار آن قرار دادند.
اولین آیپاد شرکت اپل همراه یک راز کوچک «یک Easter Egg» بود. بازی اي کـه توسط آن میتوانستید با زدن چند کلید ترکیبی آنرا اجرا کنید.
برای اجرای این بازی شـما می بایست بـه منو About میرفتید و سپس دکمه وسط رابه مدت 3 ثانیه فشار میدادید تا در هنگام گوش دادن بـه موسیقی بازی مشهور پنگ «Pong» را نیز اجرا کنید.